بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 415وَعْوَعَةِ (1) الاَْسَدِ).تعبير به «أَظْأَرُكُمْ» با توجه به اين كه «ظَأْر» در لغت به معنى دايه آمده، اشاره به اين است كه من همچون دايه مهربان پيوسته شما را از چشمه جوشان حق سيراب مىكنم ولى شما همواره از آن فرار مىكنيد فرارى كه همچون فرار بزها از نعره شير است و اين بدترين حالتى است كه در يك انسان ممكن است پيدا شود و چنان حق گريز باشد كه از آن بالاتر تصوّر نشود.تعبير به «وَعْوَعَةِ الاَْسَدِ» (صداى نعره شير) تعبير جالبى است زيرا نمى فرمايد: «مِنَ الاَْسَدِ»: از «شير» بلكه مىگويد: «از صداى شير» يعنى اين حيوان آن قدر ترسوست كه اطراف خودرا نگاه نمى كند كه آيا چهره شير را مىبيند يا نه، بلكه با شنيدن يك صدا، پا به فرار مىگذارد و اين گونه است حال بعضى از حيوانات كه اگر در بيابان صداى شير را هر چند از فاصله دور بشنوند پا به فرار مىگذارند.و در ادامه مىافزايد: «هيهات! كه من بتوانم به وسيله شما ظلمت و تاريكى را از چهره عدالت برگيرم، يا كژى حق را راست نمايم» (هَيْهَاتَ أَنْ أَطْلَعَ (2) بِكُمْ سَرَارَ (3) الْعَدْلِ، أَوْ أُقِيمَ اعْوِجَاجَ الْحَقِّ).به يقين حقّ، هرگز كجى ندارد كه بخواهند آن را راست كنند منظور آن است1. «وعوعة» به معنى فرياد، نعره و ضجّه است و به صداهايى كه در هم مىشود نيز وعوعه اطلاق مىگردد.2. «طلع» هم معنى لازم دارد به معنى طلوع كردن و ظاهر گشتن و هم معنى متعدّى، و در اين جا با توجه به «سرار» كه مفعول آن است به معنى متعدّى مىباشد. و «باء» در «بكم» باء استعانت يا سببّيه است.3. «سرار» از مادّه «سرّ» در اصل به معنى آخرين شب ماه (شب محاق كامل) است و به معنى ظلمت و تاريكى شديد اطلاق مىگردد.