پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 5

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 517

سپس در بخش آخر اين خطبه رو به درگاه الهى آورده و شكايت اين پيمان شكنان ظالم و ستمگر را كه ريختن خون مردم بى گناه را وسيله اى براى نيل به هوا و هوسها قرار دادند به خدا مىبرد، و سخت به آنها نفرين مىكند و عرضه مىدارد: «خداوندا! آن دو (طلحه و زبير) از من بريدند و به من ستم كردند، بيعتم را شكستند و مردم را بر ضدّ من شوراندند». (اللَّهُمَّ إنَّهُمَا قَطَعَانِي وَظَلَمَانِي، وَنَكَثَا بَيْعَتِي، وَأَلَّبَا (1) النّاسَ عَلَيَّ).

«(خداوندا!) بيعتى را كه از مردم گرفته اند نافرجام كن، و كارهايى را كه تصميم قطعى بر آن گرفته اند استحكام نبخش، و آنها را به آرزوهايى كه به آن دل بسته اند و براى رسيدن به آن تلاش مىكنند ناكام كن!» (فَاحْلُلْ مَا عَقَدَا، وَلاَ تُحْكِمْ لَهُمَا مَا أَبْرَمَا، وَأَرِهِمَا الْمَسَاءَةَ فِيمَا أَمَّلا وَعَمِلاَ).

سپس امام (عليه السلام) روى سخن را به مردم كرده و با صراحت مىگويد: من قبل از جنگ با اين دو نفر اتمام حجت كردم، مىفرمايد: «من پيش از جنگ از آنها درخواست كردم كه دست بردارند و بازگردند، و انتظار بازگشتشان را نيز مىكشيدم، ولى آنها پشت پا به نعمت زدند و دست رد بر سينه عافيت نهادند» (وَلَقَدْ اسْتَثَبْتُهُما (2) قَبْلَ الْقِتَالِ، وَاسْتَأْنَيْتُ (3) بِهمَا أَمَامَ الْوِقَاعِ (4)، فَغَمَطَا (5)

1. «الّبا» از مادّه «تأليب» به معنى تحريك و افساد و شوراندن مردم است.

2. «استثبت» از مادّه «ثوب» (بر وزن صوم) به معنى بازگشت بيمار به تندرستى است و مفهوم جمله اين است كه من از طلحه و زبير خواستم از راه انحرافى خود بازگردند.

3. «استأنيت» از مادّه «أنات» (بر وزن قنات) به معنى صبر كردن و انتظار كشيدن است و مفهوم جمله اين است كه من منتظر بودم پيشنهادم در آنها مؤثّر افتاد و بر سر عقل آيند و راه عافيت را در پيش گيرند ولى افسوس....

4. «وقاع» به معنى جنگ است اين واژه گاه به معنى مصدرى بكار مىرود و گاه به عنوان جمع «وقيعه».

5. «غمطا» از مادّه «غمط» (بر وزن غصب) به معنى كوچك شمردن چيزى و كفران نعمت است و جمله بالا اشاره به اين است كه طلحه و زبير فرصت خوبى را كه من به آنها داده بودم كوچك شمردند و كفران نعمت كردند.

/ 723