شما را از دل بستگى به دنيا سخت بر حذر مىدارم كه منزلگاهى است كوچ كردنى و جاى اقامت نيست. خودرا با مكر و نيرنگ آراسته و با زرق و برق خود، مردم را مىفريبد! سرايى است كه در نظر صاحب اصليش بى مقدار است، لذا حلالش را با حرام، و خيرش را با شرّ، و زندگيش را با مرگ، و شيرينيش را با تلخى، آميخته است (به همين دليل) خداوند آن را مخصوص اوليايش نساخته، و از دشمنانش دريغ نداشته است. خوبى هايش كم، و شرّ آن آماده (و فراوان)، جمعش رو به فنا و ملك و حكومتش رو به زوال، و آباديش رو به ويرانى است. چه ارزش دارد سرايى كه همچون عمارتهاى فرسوده در حال فروريختن است و چه خوبى دارد عمرهايى كه همچون زاد و توشه (مختصر) پايان مىگيرد