بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 25فِيْها وَالرِّضاءِ بهَا ـ أَنْ تَكُونَ كَمَا قَالَ اللهُ تَعَالَى سُبْحانَهُ: كَمَاء أنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الاَْرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيْماً (1) تَذْرُوهُ الرِّياحُ، وَكانَ اللهُ عَلَى كُلِّ شَيْء مُقْتَدِراً (2)»امام (عليه السلام) در اين جا براى اثبات مقصود خود به مثال زيبا و گويايى كه قرآن مجيد در سوره «كهف» آورده است متوسّل مىشود دست انسانها را گرفته و به دشت و صحرا مىبرد، منظره بهار و پاييز را در نظر آنها مجسّم مىسازد كه چگونه با نزول باران، زمين مىجنبد و گياهان سربرمى آورند درختان شكوفه مىكنند و گلها مىخندند و شاخه ها پر برگ و سپس پر ميوه مىشوند اما با گذشتن چند ماه برگها پژمرده، درختان افسرده، نغمه هاى مرغان خاموش، شاخه ها برهنه مىشوند وهمه چيز پايان مىگيرد، آرى! چنين است وضع زندگى انسانها در اين دنياى فانى و ناپايدار و چه تشبيه جالب و گويايى!1. «هشيماً» از مادّه «هشم» (بر وزن خشم) در اصل به معناى شكستن اشياء سست است لذا به گياهان خشك شده خرد شده «هشيم» گفته مىشود.2. كهف، آيه 45.