امام على النّقى(عليه السلام) - سیره و سخن پیشوایان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیره و سخن پیشوایان - نسخه متنی

سید رضا صدر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

40 اسباب رضوان خدا و رضايت آدمى

ثَلاثٌ يَبْلُغَنَّ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ تَعالى:كَثْرَةُ الاِْسْتِغْفارِ، وَلينُ الْجانِبِ، وَ كَثْرَةُ الصَّدَقَةِ وَ ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ لَمْ يَنْدَمْ: تَرْكُ الْعَجَلَةِ وَ الْمَشْوَرَةِ وَ التَّوَكُلِّ عَلَى اللّهِ عِنْدَ الْعَزْمِ.

سه چيز است كه رضوان خداوند متعال را به بنده مىرساند:

1- زيادى استغفار،

2- نرمخو بودن،

3- و زيادى صدقه.

و سه چيز است كه هر كس آن را مراعات كند، پشيمان نشود:

1- ترك نمودن عجله،

2- مشورت كردن،

3- و به هنگام تصميم، توكّل بر خدا نمودن.

امام على النّقى(عليه السلام)

 

پرتوى از سيره و سيماى امام علىالنّقى(عليه السلام)

حضرت امام على النّقى، ملقّب به هادى، فرزند امام جواد(عليه السلام) در 15 ذىحجّه سال 212 هجرى در مدينه به دنيا آمد.

نام مادر بزرگوارش، سمانه، معروف به سيّده است.

آن حضرت و در سوم رجب سال 254 در 42 سالگى در شهر «سامرّا» بر اثر زهرى كه به دسيسه «معتزّ»، خليفه عبّاسى، توسط «معتمد» عبّاسى، به آن حضرت خوراندند به شهادت رسيد.

امام هادى پس از شهادت پدر بزرگوارش در محيط پر از خفقان و وحشتى كه متوكّل عبّاسى به وجود آورده بود به سختى مىزيست.

خليفه غاصب با حمله به ياران امام(عليه السلام)و ويران ساختن قبر حضرت امام حسين(عليه السلام)، شيعيان را بيش از پيش، دچار رعب و وحشت كرد و امام را از آنان دور ساخت و دستور داد تا آن بزرگوار را به سامرّا آوردند.

متوكّل به وسيله يحيى بن هرثمه، يكى از فرماندهان ارتش خود، نامهاى براى امام فرستاد و سپاهى را با يحيى همراه كرد تا به مدينه روند و خانه امام هادى را بازرسى كنند، بلكه مدركى بجويند تا آن حضرت را محكوم به توطئه و اقدام عليه دولت كند.

هرثمه گويد: سراى امام را بازرسى كردم و در آن جز قرآن و دعا و كتب علمى چيزى نيافتم.

هدف متوكّل از احضار امام(عليه السلام) به سامرّا نزد خود و يارانش، محو كردن او در حاشيه دربار خلافت بود تا آن حضرت را زير نظر گيرد.

امام(عليه السلام) توجّه داشت كه سياست ستمگرانه آنان به او، روز به روز، تندتر و بيشتر مىشود، تا جايى كه متوكّل در پايان حكومت خود، به علّت سعايتها و خبرچينيها بر ضدّ امام(عليه السلام)، او را زندانى كرد.

يحيى بن اكثم به متوكّل گفت: دوست ندارم پس از پرسشهاى من از اين مرد چيزى پرسيده شود، زيرا وقتى آشكار گردد كه او دانشمند است رافضيان تقويت مىگردند.

امام(عليه السلام) با كوشش خستگىناپذير و فراوان، پايگاههاى مردمى خود را تا سر حدّ امكان تقويت مىكرد تا در برابر مشكلات، نيرويى پايدار به دست آورد و مجهّز و آماده باشد.

براى امام هادى(عليه السلام) از راههاى پنهانى و آشكار، مبالغى از بابت خمس و زكات و خراج مىرسيد كه آنها را در مصالح عمومى اسلام به مصرف مىرسانيد تا جنبش فرو ننشيند.

/ 135