امام صادق در نگاه ديگران - سیره و سخن پیشوایان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیره و سخن پیشوایان - نسخه متنی

سید رضا صدر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
تلاش آن حضرت از طرفى مقابله با امواج ناشناخته و فاسد اوضاع سياسى عهد امويان و عبّاسيان بود كه انحرافات عقيدتى آن، بيشتر معلولِ ترجمه كتابهاى يونانى و فارسى و هندى و پديدآمدن گروههاىخطرناك از جمله غُلات و زنديقان و جاعلان حديث و اهل رأى و متصوفّه بود كه زمينههاى مساعد رشد انحراف را به وجود آورده بودند.

امام(عليه السلام) در برابر تمامى آنها ايستادگى كرد و در سطح علمى، با همه مشاجره و مباحثه كرد و خطّ افكارشان را براى ملّت اسلام افشا نمود و از طرف ديگر، با تلاشهاى خستگى ناپذير، مفاهيم عقيدتى و احكام شريعت را منتشر ساخت و آگاهى علمى را پراكند و تودههاى عظيم دانشمندان را به منظور آموزش مسلمانان مجهّز ساخت.

امام صادق(عليه السلام) مسجد پيامبر را در مدينه محلّ تدريس خويش قرار داد و مردم دسته دسته از دور و نزديك به آنجا مىشتافتند و سؤالات گوناگون خود را مطرح و جواب لازم را دريافت مىنمودند.

از جمله استفادهكنندگان از محضر آن بزرگوار، مالك بن انس و ابوحنيفه و محمّد بن حسن شيبانى و سفيان ثورى و ابن عيينه و يحيى بن سعيد و ايّوب سجستانى و شعبة بن حجّاج و عبدالملك جريح و ديگران بودند.

امام صادق(عليه السلام) به پيروان خود فرمان داد كه به حاكم منحرف پناه نبرند و از داد و ستد و همكارى با او خوددارى كنند و به اصحاب و دوستان خود سفارش مىكرد كه در هر كار، مخفيانه عمل كنند و تقيّه را رعايت نمايند و در هر عملى كه انجام مىدهند توجّه كامل داشته باشند كه دشمنان و مخالفانشان متوجّه آن نشوند.

آن حضرت مردم را بر آن مىداشت تا در شورشى كه زيد بن على بن الحسين(عليه السلام) بر ضدّ دولت امويان كرده بود، پشتيبان زيد باشند.

هنگامى كه خبر قتل زيد به او رسيد بسيار ناراحت شد و اندوهى عميق به او دست داد و از مال خود به خانواده هر يك از ياران زيد كه با او در آن واقعه آسيب ديده بودند هزار دينار داد.

و نيز هنگامى كه جنبش بنىالحسن(عليه السلام) شكست خورد، امام را حزن و اندوه فرا گرفت و سخت بگريست و مردم را مسئول كوتاهى در برابر آن جنبش دانست.

با اين حال، آن حضرت از در دست گرفتن حكومت خوددارى فرمود و اين كار را به وقتى موكول كرد كه نقش دگرگونسازى امّت را ايفا كند و در مجراى افكار امّت تأثير گذارد و انحرافهاى گوناگونى را كه واقعيّت سياسى و اجتماعى به وجود آورده بود تصحيح نمايد، آن گاه در داخل امّت عهدهدار تجديد بنا شود و امّت را آماده سازد تا در سطحى درآيند كه بتوانند حكومتى را كه خود مىخواهند، تشكيل دهند.

امام صادق در نگاه ديگران

فقها و دانشمندانِ زمان امام صادق(عليه السلام) و همچنين عالمان بعد از او، همگى آن حضرت را به عظمت و برترى علمى و گستردگى دانش ستودهاند.

از آن جمله:1 ـ ابوحنيفه، پيشواى مشهور فرقه حنفى، گفته است:«من دانشمندتر از جعفربن محمّد نديدهام.» و نيز از او نقل شده كه گفته است:

«لَوْ لاالسَّنَتانِ لَهَلَكَ نُعمْانُ» يعنى اگر آن دو سال (شاگردى من نزد او) نبود، نعمان هلاك مىشد.

(اسم ابوحنيفه نعمان بن ثابت بوده است).

2 ـ مالك، پيشواى فرقه مالكى، گفته است:«مدّتى نزد جعفر بن محمّد رفت و آمد مىكردم، او را همواره در يكى از سه حالت مىديدم: يا نماز مىخواند يا روزه بود و يا قرآن تلاوت مىكرد، و هرگز او را نديدم كه بدون وضو حديث نقل كند.»3 ـ ابن حجر هيتمى گفته است:«به قدرى علوم از او نقل شده كه زبانزدِ مردم گشته و آوازه آن، همه جا پخش شده است و بزرگترين پيشوايان (فقه و حديث) مانند: يحيى بن سعيد، ابن جريح، مالك، سفيان ثورى، سفيان بن عُيَيْنَه، ابوحنيفه، شعبه و ايّوب سبحستانى از او نقل روايت كردهاند.»4 ـ ابوبحرجاحظ گويد:«جعفربن محمّد كسى است كه علم و دانش او جهان را پركرده است و گفته مىشود كه ابوحنيفه و سفيان ثورى از شاگردان اوست، و شاگردى اين دو تن در اثبات عظمت علمى او كافى است.»5 ـ ابن خلّكان مورّخ مشهور نوشته است:«او يكى از امامانِ دوازده گانه در مذهبِ اماميّه، و از بزرگانِ خاندانِ پيامبر است كه به علّت راستى و درستى گفتار، وى را صادق مىخواندند.

فضل و بزرگوارى او مشهورتر از آن است كه نياز به توضيح داشته باشد.

ابوموسى جابربن حيّان طرطوسى شاگرد او بود.

جابر كتابى شامل هزار ورق تأليف كرد كه تعليمات جعفر صادق را دربرداشت و حاوى پانصد رساله بود.»6 ـ شيخ مفيد مىنويسد:«به قدرى علوم از او نقل شده كه زبانزد مردم گشته و آوازه آن، همه جا پخش شده است و از هيچ يك از افراد خاندان او، به اندازه او علوم و دانش نقل نشده است.»

/ 135