مرحله سوم - فى انقسام الوجود الى ذهنى و خارجى و فيها فصل واحد - فروغ حکمت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فروغ حکمت - نسخه متنی

مترجم و شارح: محسن دهقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مرحله سوم - فى انقسام الوجود الى ذهنى و خارجى و فيها فصل واحد

فصل - فى انقسام الوجود الى ذهنى وخارجى

متن

المعروف من مذهب الحكماء أنّ لهذه الماهيّات الموجودة فى الخارج المترتبة عليها آثارها وجوداً آخر لا يترتب عليها فيه آثارها الخارجية بعينها وإن ترتبت آثار اُخَر غير آثارها الخارجيّة. وهذا النحو من الوجود هو الذى نسمّيه «الوجودَ الذهنىّ» وهو علمنا بماهيّات الأشياء.

وجود ذهنى ماهيات، ملاك علم ما به خارج

ترجمه

در نزد حكما، معروف است كه ماهياتى كه در خارج، موجود هستند و آثار خارجى بر آنها مترتب مى شود، وجود ديگرى هم دارند كه در آن وجود، آثار خارجى بر آنها مترتّب نمى شود، آثار ديگرى برآنها مترتب مى گردد. و اين وجود همان است كه ما آن را وجود ذهنى مى ناميم و همان علم ما به ماهيات اشياء هست.

شرح

يكى از مسائلى كه از دير باز مورد بحث فلاسفه بوده است، اين است كه چه چيز ملاك علم ما به جهان خارج مى شود. به عبارت ديگر كشف از حقايق براى بشر چگونه صورت مى گيرد. در اين زمينه نظريات گوناگونى ابراز شده است كه متعاقباً به آنها اشاره مى شود. معروف ترين آنها بين فلاسفه عبارت است از تحقق ماهيات در ذهن بشر. همانگونه كه ماهيات در خارج، موجود مى شوند به وجود خارجى، در ذهن موجود مى شوند به وجود ذهنى; با اين تفاوت كه وجود ماهيات در خارج همراه با آثار خارجى است و وجود آنها در ذهن همراه با آثار ذهنى است. بر اين اساس، ماهيات دو ظرف تحقق دارند: يكى خارج و ديگرى ذهن.

تحقق ذهنى ماهيات، ملاك علم ما به ماهيات و به جهان خارج مى باشد و به عبارت ديگر وجود ماهيات در ذهن، پل عبور ما به جهان خارج مى گردد. بشر از آنجا به موجودات خارجى همچون زمين و آسمان و درخت و سنگ، آگاه مى شود كه ماهيات اينها در ظرف ذهن همچون ظرف خارج، موجود مى گردد. تحقق ماهيات موجود خارجى در ذهن ما هم علم ما به ماهيات را تشكيل مى دهد و هم پل عبور شخص عالم مى شود به جهان خارج از ذهن خودش; و علم او به خارج را تشكيل مى دهد.

بحث درباره وجود ماهيات در ذهن به نام بحث «وجود ذهنى» نام گذارى شده است. اين بحث گرچه تحت اين عنوان در كلمات قدماى حكما تا قبل از فخر رازى و خواجه طوسى مطرح نبوده است، ولى كم و بيش در خلال كتب حكما موجود بوده است. اولين كسى كه اين بحث را تحت اين عنوان منعقد كرده است، فخر رازى در «مباحث المشرقيه» و خواجه طوسى در «تجريد» بوده است.

سپس در كلمات متأخرين، اين بحث جاى خود را در مباحث وجود باز كرده و پيرامون آن، مطالب فراوانى گفته شده است. دليل اينكه اين بحث را ذيل مباحث وجود مطرح كرده اند ـ با آنكه بحث وجود ذهنى را كه مربوط به علم و شناخت است، بايد در كيف نفسانى مطرح كرد ـ اين بوده است كه وجود به تقسيم اولى به وجود خارجى و وجود ذهنى تقسيم مى شود. لذا بحث وجود ذهنى در قلمرو مباحث وجود و تقسيمات اوليّه آن قرار مى گيرد. و به همين جهت، بحث آن را در ذيل مباحث وجود آورده اند.

متكلمان ـ كه پيوسته با نقد و ايرادهاى خود، عامل سعى و تلاش فلاسفه در پاسخگويى به شبهات بوده اند ـ در باب وجود ذهنى هم ايرادات قابل ملاحظه اى وارد نموده اند. از جمله آن ايرادات اين است كه اگر ماهيات اشياء در ذهن ما پديد مى آيند بايد همان آثارى كه ماهيات در خارج دارند، مانند سوزانندگى براى آتش و سردى براى يخ، در ذهن ما هم داشته باشند; در حالى كه ندارند. از سوى ديگر، اجتماع ماهيت حار و ماهيت بارد در يك ظرف به نام ذهن اجتماع متضّادين است، و اين امر محالى است. اين اشكالات و امثال آن موجب شده است كه در اين باب نظريات ديگرى مطرح گردد، مانند نظريّه اَشْباح يا إضافه كه انشاء الله متعاقباً نقل مى شود.

متن

وأنكر الوجود الذهنىّ قوم، فذهب بعضهم إلى أنّ العلم إنّما هو نوع إضافة من النفس إلى المعلوم الخارجىّ.

/ 337