وجود ذهنى ماهيات، آثارى خارجى ندارد - فروغ حکمت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فروغ حکمت - نسخه متنی

مترجم و شارح: محسن دهقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وجود ذهنى ماهيات، آثارى خارجى ندارد

ترجمه

ترديدى نيست كه آنچه ما تعقّل مى كنيم همه از سنخ واحد هستند. نتيجه مى گيريم كه ماهيات همانطور كه وجودى در خارج داشته و آثارى بر آنها مترتب است، وجود ديگرى در ذهن دارند كه آثار خارجى بر آنها مترتب نيست; گرچه آثار وجود ذهنى بر آنها مترتب است.

شرح

قسمت اول اين فقره در مقام پاسخ به يك اشكال مقدر است. گويا مستشكل مى گويد: مثالهايى كه شما آورديد (كه عبارت بود از تصور ماهيت كلى و صرف و تصور عدم و معدوم) ادعا را در حد اين مثالها كه وجود خارجى ندارند و صرفاً در ذهن موجودند ثابت مى كند، اما ادعّاى شما وسيع تر از اين مثالهاست. شما مى خواهيد وجود ذهنى را براى همه ماهيات اثبات كنيد.

مؤلف در پاسخ مى گويد: «ولا نرتاب ان جميع ما نعقله من سنخ واحد» چه ماهيات و مفاهيمى كه وجود خارجى ندارند، مانند مثالهاى فوق و چه آنها كه وجود خارجى دارند، همه و همه از سنخ واحد هستند و در اينكه ممكن است تصور شوند همه يكسان هستند. پس، ادعاى ما به نحو كلى اثبات مى شود.

اثبات نكته ديگرى كه به منزله نتيجه بحث است اينكه ماهيات، وجود ديگرى علاوه بر وجود خارجى دارند كه در آن ظرف وجودى آثار خارجى را با خود ندارند; گرچه آثار وجود ذهنى را با خود دارند. مثلا انسان در ذهن متصف به آثار خاص به خود، از قبيل كليّت و نوعيّت و صرافت مى شود، كه اين آثار را در خارج نمى توان يافت. متقابلا براى ماهيت در خارج، آثارى وجود دارد كه در ذهن نمى توان آن را يافت، مانند سوزانندگى براى آتش و برودت براى يخ. و اين دوگانگى آثار به دليل دوگانگى وجود اين ماهيات است.

و اگر اشكال شود كه اگر ماهيت در دوظرف خارج و ذهن يكسان است، پس بايد در هر دو جا آثار يكسانى داشته باشد. در جواب مى گوييم: ماهيت من حيث هى هى كه منشاء آثار نيست; زيرا امر اعتبارى است، و امر اعتبارى منشائيّت براى آثار ندارد، بلكه ماهيت موجود، منشاء آثار است. در واقع، آثار از آنِ وجود ماهيت است نه ماهيت من حيث هى هى، و چون وجود ماهيت يك بار خارجى است ديگر بار ذهنى، بر اساس دوگانگى وجود آن آثارش مختلف مى شود.

متن

ولو كان هذا الذى نعقله من الأشياء هو عين ما فى الخارج، كما يذهب إليه القائل بالاضافة، لم يكن تعقّل ما ليس فى الخارج كالعدم والمعدوم ولم يتحقق خطأ فى علم.

/ 337