و نيز فاسد است سخن كسى كه مى گويد امكان در خارج به وجود مستقل موجود است. وجه فساد آن است كه امكان يك معناى عدمى است كه مشترك ميان ماهيات و ثابت به ثبوت آنهاست و آن عبارت از سلب ضرورتين است. و معنا ندارد كه اعدام به وجود مستقل در خارج، موجود شوند.
شرح
گفتيم ثبوت امكان در خارج به معناى وجود مستقل آن در خارج نيست، بلكه به معناى اتصاف موصوفش به آن ـ كه در خارج اين اتصاف رخ مى دهد ـ مى باشد. صرف نظر از موجوديت موصوفش و اتصاف آن موضوع به وصف، سلب ضرورتين خود وجودى در خارج ندارد.
متن
على أنّه لو كان موجوداً فى الأعيان بوجود منحاز مستقلّ كان إمّا واجباً بالذات وهو ضرورىّ البطلان، وإمّا ممكناً وهو خارج عن ثبوت الماهيّة لا يكفى فيه ثبوتها فى نفسها فكان بالغير، وسيجىء استحالة الامكان بالغير.