جواب از اشكال - فروغ حکمت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فروغ حکمت - نسخه متنی

مترجم و شارح: محسن دهقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جواب از اشكال

ترجمه

(در جواب) گفته مى شود خصوصيّتى كه جنس مبهم، به سبب او حصّه خاص نوع مى گردد از شؤون تحصّل وجودى جنس مى باشد كه از ناحيه علت كه همان فصل است برايش حاصل مى شود. و علت هم تقدم بالوجود بر معلول خود دارد. پس، تخصّص به سبب فصل حاصل است و به سبب فصل، جنسى كه فى نفسه فاقد تقسيم است، تقسيم مى پذيرد. و منعى نيست در عليت فصول متعدد براى ماهيتِ جنسىِ واحد، چونكه وحدتش ضعيف است.

شرح

در جواب مى گويند كه: تحصّلى كه براى جنس حاصل مى شود از ناحيه علتش كه همان فصل است مى باشد و قبل از علت اين تحصل، وجود ندارد. طبعاً جنس، مبهم است. و چون علت، تقدم وجودى بر معلول كه تحصل است دارد، پس قبل از آمدن علت، تحصّل براى جنس نبوده و جنس، مطلق و مبهم است. لكن فصل كه علت است با آمدنش تمام جنس را تحصّل نمى دهد، تا اشكال شود كه فصل، ديگر مقّسم جنس نيست. بلكه مقارن آمدن علت، حّصه خاصى از جنس ـ كه باز به واسطه همين فصل حصّه شده است ـ تحصّل يافته است.بنابراين فصل همزمان و مقارن تقسيم جنس، تحصّل هم به مقدار تقسيم شده، مى دهد. و قبل از فصل، تحصل و تقسيمى براى جنسْ وجود نداشته است. تقسيم جنس و تحصّل حصّه خاصى از آن به واسطه علت كه همان فصل است مقارناً صورت يافته است.

نتيجه اينكه نه قسمت اول اشكال ـ كه مى گويد: آيا فصل علت مطلق جنس است كه اگر چنين باشد پس مقسّم نيست ـ درست است و نه قسمت دوم آن ـ كه مى گويد: اگر تخصص قبل از آمدن فصل، حاصل شده باشد نيازى به فصل نيست ـ بلكه شق سومى در بين هست كه آن عبارت باشد از اينكه فصل، علت حصّه مخصوصى از جنس هست، لكن حصّه مخصوص، به واسطه چيزى غير از فصل حصه مخصوص نگرديده است، بلكه به واسطه همين فصل، حصه مخصوص شده است. به عبارت ديگر همان فصلى كه محصّل جنس هست بعينه و مقارن با آن مقسّم جنس هم هست. ميان تحصل جنس و تقسيم آن از سوى فصل، فاصله اى نيست.

بنابراين، شقوق مسأله در دو شق باطلى كه در صورت اشكال مطرح گرديده است، منحصر نيست. شق سوّمى در بين هست كه همان صحيح مى باشد. و آن عبارت از اين است كه تحصّل و تقسيم به واسطه يك چيز و در يك زمان، صورت مى گيرد.

متن

فإن قيل: التحصّل الذى يدخل به الجنس فى الوجود هو تحصّله بالوجود الفردىّ، فما لم يتلبس بالوجود الخارجىّ لم يتمّ ولم يكن له شىء من الشؤون الوجوديّة فما معنى عدّ الفصل علّةً له؟

/ 337