دليل بر تشكيك در وجود - فروغ حکمت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فروغ حکمت - نسخه متنی

مترجم و شارح: محسن دهقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دليل بر تشكيك در وجود

ترجمه

حق آن است كه حقيقت وجود در عين كثير بودن، حقيقت واحدى است; چون ما از جميع مراتب و مصاديقش مفهوم وجود راانتزاع مى كنيم. مفهومى كه واحد و شامل و بديهى است. و ممتنع است انتزاع مفهوم واحد از مصاديق كثير بما هى كثير، بدون آنكه به واحد باز گردند.

شرح

قبلا در بحث اشتراك معنوى گفته شد لفظ وجود، معناى واحدى دارد كه بر همه مصاديقش يكسان منطبق مى شود. اكنون بحث اين است كه مصداق اين لفظ نيز واحد است، در عين كثرت خود; زيرا اگر جهت وحدت در مصاديق آن وجود نداشت محال بود انتزاع مفهوم واحد از مصاديق كثير بما هو كثير. در حقيقت، بحث اشتراك معنوى رابطه تنگاتنگى با بحث وحدت وجود دارد، اولى ناظر به مفهوم آن كه امر ذهنى است مى باشد و دومى ناظر به حقيقت خارجى آن.

متن

ويتبيّن به أنّ الوجود حقيقة مشكّكة ذات مراتب مختلفة، كما مثّلوا له بحقيقة النور على ما يتلقاه الفهم الساذج أنّه حقيقة واحدة ذات مراتب مختلفة فى الشدّة والضعف، فهناك نور قوىّ ومتوسط وضعيف مثلا، وليست المرتبة القويّة نوراً وشيئاً زائداً على النوريّة ولا المرتبة الضعيفة تفقد من حقيقة النور شيئاً او تختلط بالظلمة التى هى عدم النور، بل لا تزيد كلّ واحدة من مراتبه المختلفة على حقيقة النور المشتركة شيئاً ولا تفقد منها شيئاً وإنّما هى النور فى مرتبة خاصّة بسيطة لم تتألّف من أجزاء ولم ينضمّ إليها ضميمة وتمتاز من غيرها بنفس ذاتها التى هى النوريّة المشتركة.

فالنور حقيقة واحدة بسيطة متكثرة فى عين وحدتها، ومتوحّدة فى عين كثرتها، كذلك الوجود حقيقة واحدة ذات مراتب مختلفة بالشدّة والضعف والتقدّم والتأخّر والعلوّ والدنوّ وغيرها.

ترجمه

از آنچه گذشت آشكار مى شود كه وجود، حقيقت تشكيكى صاحب مراتب مى باشد. براى تشكيك، آنگونه كه فهم ساده آن را درك كند، به حقيقت نور مثال زده اند. نور در عين آنكه مراتب مختلف در شدت و ضعف دارد، حقيقت واحده است. پيش روى ما نور قوى و متوسط و ضعيف وجود دارد. چنين نيست كه مرتبه قوى نور باشد و (بعلاوه) چيزى زايد بر نوريت. همانگونه كه مرتبه ضعيف آن از نور بودن چيزى كم ندارد و يا با ظلمت كه مقابل نور است آميخته نيست. بلكه هيچ يك از مراتب آن نه بر حقيقت مشترك نور، چيزى را اضافه دارند و نه كم. همه مراتب نورند در مرتبه خاص بسيط خود . نه از اجزاى گوناگون تأليف يافته اند و نه ضميمه اى از خارج به آنها اضافه شده است، بلكه به ذات بسيط خود هر يك از ديگرى ممتاز مى شوند.

پس نور، حقيقت واحد(1) بسيطى است كه در عين كثرت، واحد است و در عين وحدت، كثير. همچنين است وجود، آن نيز حقيقت واحدى است كه مراتب مختلف بشدّت و ضعف و تقدّم و تاخّر و برترى و پستى و غير اينها دارد.

شرح

سخن در باب حقيقت مشكك، در دو مقام گفته مى شود: يكى در اينكه آيا حقيقت واحدى داريم كه در آن تشكيك، وجود داشته باشد. يعنى در عين آنكه افراد آن همه از يك نوع هستند مع ذلك تفاوتهايى به شدت و ضعف و تقدم و تاخر و مانند آن در آنها باشد. يا اصولا چنين حقيقتى نداريم. و ثانياً بحث در اين مى شود كه آيا وجود، تشكيك بردار هست يا نه؟

1 . ذكر نور از باب تمثيل است و گرنه نور، خود، از ماهيات بوده تشكيك در آن جايز نيست، مگر بر اساس نظر شيخ اشراق. و تشكيك در آن به سبب تشكيك در وجود اوست. لذا اين تشكيك، بالعرض است كه نام آن را تشكيك عام
در برابر وجود كه تشكيك او تشكيك خاص
است، گذارده اند. صدرالمتألهين در مورد تشكيك در ماهيت در اسفار، متهافت سخن گفته است; گاهى آن را پذيرفته و گاهى آن را رد مى نمايد.

اما در مقام اول بايد گفته شود: آرى، ما حقايقى داريم كه در عين آنكه افراد آن همه از يك خانواده و يك نوع مى باشند مع ذلك بين افراد آن، تفاوتهايى از نظر شدت و ضعف و جهات ديگر وجود دارد. اين تفاوتها موجب نمى شوند كه افراد آن حقيقت با يكديگر مغايرت و تباين پيدا نمايند. بلكه همچنان خويشى و هم سنخى خود را حفظ مى كنند و از آن بيرون نمى شوند.

شما مثلا حركت را ملاحظه كنيد. يك حركت، تند است، ديگرى كُند . اين دو حركت از يك نوع هستند، در عين حال يكى تند است و ديگرى كند. آيا حركت كُند حركت به اضافه سكون است و حركت تند حركت بدون سكون؟ خير، چنين چيزى عقلا محال است; زيرا حركت، نقطه مقابل سكون است و معنا ندارد كه جزيى از آن را سكون تشكيل دهد. بنابراين، حركت تند و حركت كُند هر دو از يك نوع ماهيتند. تندى و كندى چيزى مغاير و بيرون از حركت نيست. نمود خاصى از حركت و مرتبه معينى از آن است

كه عين خود حركت است. به عبارت ديگر «ما به الاشتراك» ميان آن دو، حركت و «ما به الامتياز» آن دو به حركت است. ما اين حركت را حقيقت مشكك گوييم. وجه تسميه اش آن است كه اين حقيقت، انسان را به شك مى اندازد. و انسان گمان مى كند كه اين دو، دو نوع مغاير هستند و وجه امتياز اينها چيزى بيرون از وجه اشتراكشان مى باشد. لكن چنين نيست. هر حركت تندى نسبت به حركت تندتر از خودش كُند به شمار مى رود. تا بى نهايت همه اين مراتب از يك خانواده و نوع بوده، اختلاف تشكيكى را به وجود مى آورند.

/ 337