دليل چهارم - فروغ حکمت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فروغ حکمت - نسخه متنی

مترجم و شارح: محسن دهقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دليل چهارم

ترجمه

اگر اعاده معدوم جايز باشد عدد عَوْدها به يك حد معينى متوقف نمى شود; زيرا فرقى بين بازگشت اول و دوم و سوم تا بى نهايت نيست. همانطورى كه فرقى بين معاد و مبتداء نيست. درحالى كه تعيّن عدد از لوازم شىء تشخص يافته مى باشد.

شرح

اگر اعاده معدوم جايز باشد و بتواند يك شىء به قبل خود بازگردد شىء قبل هم به قبل خود و قبل از آن هم به قبل خود تا بى نهايت باز خواهد گشت; زيرا فرقى بين اعاده اول و دوم و سوم نيست. مثلا اگر كودك بتواند به دوران جنين بودن خود باز گردد بايد جنين هم به دوره مضغه بودن خود و مضغه بودن به دوره علقه بودن و علقه بودن به دوره نطفه بودن و نطفه بودن به دوران قبل تا بى نهايت بازگردد; به دليل آنكه فرقى ميان اعاده اول به قبل و ميان ساير اعاده هاى قبلى وجود ندارد.

اگر از ميان اين اعاده ها يكى را برگزيديم ترجيح بلامرجح داده ايم. و اگر معادها به صورت مبهم باقى بمانند و يكى را از ميان آنها انتخاب نكنيم به حكم آنكه هر موجود تا تشخص نيابد موجود نمى شود، و تعين مرتبه و تعيّن عدد شىء اعاده شده از لوازم وجودِ موجود متشخص هست، هيچ معادى وجود پيدا نمى كند. و همانگونه كه عدد مبهم، موجود نمى شود معاد مبهم هم موجود نمى شود. و در صورت عدم انتخاب يكى از اعاده ها معاد به صورت مبهم باقى مى ماند و قابليت وجود نمى يابد. جمله «و تعين العدد من لوازم وجود الشىء المتشخص» اشاره به همين معنا دارد. بديهى است اگر معاد عين مبتداء گشت پس نه مبتدأ كه در مرتبه نخست بوده و نه معاد كه در مرتبه دوم بوده هيچ كدام متعين به عدد خاص به خود نگرديده اند. در حالى كه تا شىء، جايگاه ويژه خود را نيابد موجود نمى شود.

متن

وذهب جمع من المتكلمين، نظراً إلى أنّ المعاد الذى نطقت به الشرائع الحقّة إعادة للمعدوم إلى جواز الاعادة. واستدلّوا عليه بأنّه لو امتنعت إعادة المعدوم بعينه لكان ذلك إمّا لماهيّته او لأمر لازم لماهيّته ولو كان كذلك لم يوجد ابتداءً أو لأمر مفارق فيزول الامتناع بزواله.

وردّ بأنّ الامتناع لأمر لازم لوجوده لا لماهيّته. وأمّا ما نطقت به الشرائع الحقّة فالحشر والمعاد انتقال من نشأة إلى نشأة اُخرى وليس إيجاداً بعد الإعدام.

/ 337