شهيد سيدمحمد صدر و موسوعةالامامالمهدى
نسبت آيةالله شهيد سيد محمد صدر، قدسسره، با سلسلهاى كه از نظر صحت، وضوح و تواتر كمنظير استبه امام هفتم امام موسى كاظم، عليهالسلام، مىرسد. داستان ولادت آن بزرگوار خود جلوهاى است از لطف و فضل بىكران الهى. مادر گرامى ايشان از داشتن فرزند نااميد بود به همين دليل در اثناى سفر حجبه پيامبر اكرم متوسل شد و نذر كرد كه اگر صاحب پسرى شود او را محمد بنامد. بدين ترتيب پس از مدت زمانى كوتاه اين حاجتبرآورده گشت و آيةالله سيد محمد صدر در سالروز ولادت پيامبر عظيمالشان اسلام17 ربيعالاول سال 1362 ق. پاى به عرصه وجود گذارد. ايشان تحتسرپرستى جد مادرى خود آيةالله العظمى شيخ محمدرضا آل ياسين، قدسسره، كه از مراجع مشهور بودند و مدتى پس از وفات سيد ابوالحسن اصفهانى، قدسسره، به عنوان بزرگترين مرجع شناخته شده بودند، همچنين پدر بزرگوارشان حاج سيد محمدصادق صدر، قدسسره، پرورش يافتند و بدين ترتيب از همان ابتداى كودكى در خانه علم و فضل طعم شيرين علم را چشيدند كه انعكاس اين آموختهها را مىشد در خلق رفيع، بزرگوارى و گشادهرويى و سعه صدر ايشان مشاهده نمود. سيد محمد صدر، قدسسره، دروس حوزوى را در سنين كودكى و در سال1373 ق. آغاز كرد. دروس ابتدايى را نزد پدر بزرگوارش و سپس سيد طالب رفاعى و شيخ حسن طرد عاملى فرا گرفت و بقيه مقدمات را نزد سيد محمدتقى حكيم صاحب كتاب «اصول العامة للفقه المقارن» و شيخ محمدتقى ايروانى آموزش ديد. در سال1379 ق. شروع به فراگيرى كليات فقه كرد، فلسفه الهيه را نزد شيخ محمدرضا مظفر و اصول و فقه مقارن را نزد سيد محمدتقى حكيم و فقه را نزد شيخ محمدتقى ايروانى فرا گرفت. سيد محمد صدر در اين دوره همچنين از محضر شيخ مهدى مظفر در زمينه كليات فقه، سيد عبدالوهاب كربلائى در زمينه زبان انگليسى، دكتر حاتم كعبى در علم نفس و دكتر فاضل حسين در تاريخ بهره برد. و در زمينه زبان انگليسى و تاريخ از جمله موفقترين دانشجويان به شمار مىرفت. با پايان يافتن كليات، سيد محمد صدر در سال1383 ق. وارد مرحله بالاتر شده به فراگيرى كفايه و مكاسب پرداخت. ايشان كتاب كفايه، نوشته آخوند خراسانى، را نزد سيد محمدباقر صدر، بخشى از كتاب مكاسب نوشته شيخ مرتضى انصارى را نزد سيد محمدتقى حكيم و بقيه آن را نزد شيخ صدر باكوبى يكى از مبرزين فضلاى حوزه كه به ورع و راستى مشهور بود تلمذ نمودند. پس از فراگيرى كفايه و مكاسب به مرحله فراگيرى دروس خارج رسيد و همزمان از جلسات درس خارج اصول شهيد محمدباقر صدر و آيةالله خوئى استفاده نمود. در مجموع استادان ايشان در دروس خارج فقه و اصول عبارتند از: سيد محمدباقر صدر و آيةالله خوئى در دوره كامل اصول و كتاب طهارت، امام خمينى، قدسسره، در كتاب مكاسب و سيد محسن حكيم در كتاب مضاربه. از جمله مهمترين مشايخى كه به شهيد صدر، قدسسره، اجازه روايت دادهاند مىتوان به آيةالله ملا محسن طهرانى مشهور به آغا بزرگ طهرانى صاحب كتاب «الذريعة الى تصانيف الشيعة»، پدرش سيد محمدصادق صدر، دايى ايشان شيخ مرتضى آل ياسين و پسر عمويش آيةالله سيد آغا حسين خادمالشريعه، سيد عبدالرزاق مقرم صاحب كتاب «مقتل الحسين، عليهالسلام»، آيةالله سيد حسين خراسانى و آيةالله سيد عبدالعلى سبزوارى و نيز دكتر حسينعلى محفوظ اشاره كرد. همچنين شهيد سيد محمد صدر، قدسسره، در سال1369 ق. و در سن 34 سالگى مفتخر به كسب اجازه اجتهاد از محضر استاد بزرگوارشان سيد محمد باقر صدر، قدسسره، گشت. شهيد صدر، قدسسره، علاوه بر فراگيرى دروس و استفاده از محضر استادان خود به ارايه درس و آموزش طلاب نيز مىپرداختند كه در اين زمينه از جمله جلسات درس ايشان كه تا آخر عمر شريفشان ادامه داشتبه مواردى اشاره مىكنيم: بحث اصولى بر متن كفايه الاصول، نوشته آخوند خراسانى، قدسسره، بحث فقهى استدلالى بر متن شرايعالاسلام محقق حلى، قدسسره، و نيز جلسات تفسير قرآن كريم. ويژگى جلسات تفسير شهيد صدر، قدسسره، كه ايشان را از ساير استادان متمايز مىساخت اين بود كه ايشان تفسير قرآن كريم را از انتها يعنى از سوره مباركه ناس شروع مىكرد. با توجه به اينكه اغلب استادان قرآن را از ابتدا تفسير مىكنند در نتيجه سورههاى ابتدايى قرآن به طور مفصل و مشروح بيان مىشوند و هر چه به سورههاى انتهايى نزديك مىشويم تفسير اشارهوار با ارجاع به مطالب قبلى بيان مىشود. لذا شيوه استاد باعث مىشد كه سورههاى انتهايى با تفصيل بيشتر بيان شوند و در مجموع از مباحث استادان مختلف دوره كاملى از تفسير قرآن كريم به دست آيد. عوامل متعدد در رشد و شكوفايى بعد علمى شهيد صدر، قدسسره، مؤثر بودند كه از جمله مهمترين آنها مىتوان به عوامل زير اشاره نمود: 1- آگاهى ايشان از آراء و نظرات چهارگانه چهار تن از مشهورترين مجتهدان; يعنى شهيد سيد محمدباقر صدر، قدسسره، آيةالله العظمى خوئى، قدسسره، سيد محسن حكيم و امام خمينى ، قدسسره. 2- ويژگى سيد محمدباقر صدر، قدسسره، در بيان مسائل و آراى جديد در زمينه اصول كه اين ويژگى در خصيتشهيد محمد صدر، قدسسره، نيز تاثير قابل توجهى گذاشته بود. 3- اعلميت ايشان علاوه بر آنكه از دو مورد فوق قابل دريافت است، خصوصا در درس اصول خارج مورد اذعان طلابى بوده و هست كه در بحث ايشان و بحثساير استادان شركت داشتهاند. لازم به تذكر است كه شهيد سيد محمد صدر، قدسسره، علاوه بر طى مدارج علمى و استفاده از محضر علماى و فضلاى حوزه در زمينه معرفت الهى و علوم اخلاقى نيز با بهرهگيرى از محضر يكى از كسبه نجف اشرف مراحل سير و سلوك معنوى را طى نمود. از ويژگيهاى شهيد سيد محمد صدر، مىتوان به خوشخلقى و تواضع ايشان اشاره نمود. همچنين ايشان در پاسخگويى به سؤالات فقهى، علمى و فكرى از سرعت عمل قابل توجهى برخوردار بود. آنچه در برخورد با استاد بسيار جلب توجه مىكرد، حالت مراقبت و سلوك عرفانى ايشان بود. شهيد صدر، دائما مراقب بود كه در فعل و قول از خط الهى منحرف نشده، جانب اخلاص را رعايت كند و خود را از هر گونه ريا و تكبر دور نگهدارند و به همين دليل بود كه هرگز اجازه نمىداد كسى دست ايشان را ببوسد و يا موقع ورود ايشان به احترامشان صلوات بفرستد. شهيد صدر، قدسسره، آنچنان در زمينه رعايت تقوى در همه اعمال و رفتار خود سعى مىنمود كه حتى مؤذنى را كه در قرائت اذان اشتباه مىكرد از اذان گفتن منع نكرده و فرمود: «نمىخواهم او را منع كنم، چه بسا ميان او و خداوند ارتباط و اتصالى باشد كه با اين كار آن ارتباط از بين برود». ايشان در پاسخگويى به سؤالات نيز هميشه احتياط مىكرد تا مبادا سخنى به دور از تقوى از ايشان صادر گردد. در رابطه با علاقه و پشتكار ايشان در عبادت و سحرخيزى، يكى از نزديكان شهيد سيد محمدباقر صدر، قدسسره، نقل كرده است كه روزى حاج سيد محمدصادق صدر، قدسسره، نزد شهيد سيد محمدباقر صدر رفته، از فرزند خود يعنى سيد محمد صدر، قدسسره، نزد ايشان شكايت كرد. شكايت پدر نه از جهات قصور يا تقصير فرزند بلكه به دليل كثرت عبادت و شبزندهدارى و گريههاى شبانه او بود تا آنجا كه سلامتى او را در خطر انداخته بود بدين ترتبب شهيد سيد محمد صدر، قدسسره، از ايشان خواستند تا در عبادت و شبزندهدارى جانب اعتدال را نگهدارد و از آنجا كه اطاعت از استاد لازم بود سيد محمد صدر، نيز خواسته استاد را اجابت كرد. آن عالم بزرگوار در آخرين روزهاى عمر شريف خود براى مقابله با رژيم بعث عراق، كفن پوشيد و پس از وداع با نزديكان و بستگان به قصد اقامه نماز جمعه به سمت مسجد كوفه كه درهاى آن توسط رژيم بعثبسته شده بود به راه افتاد، ايشان آن روز موفق شد با گشودن درهاى مسجد نماز جمعه را با حضور جمع زيادى از مردم اقامه كند، اما حكومت عراق كه از اين حركت ايشان سخت پريشان شده بود در 30 بهمن1377 خودرو حامل ايشان و دو فرزندش را مورد حمله قرار داد و آن بزرگوار و فرزندانش را به شهادت رساند. روحش شاد و راهش مستدام باد. از اين شهيد گرانقدر آثار متعدد و ارزندهاى به جا مانده كه برخى از آنها چاپ شده و برخى به صورت دستنويس باقى است. يكى از ارزندهترين آثار ايشان كتاب «موسوعة الامام المهدى، عليهالسلام»، است كه از اين مجموعه تاكنون چهار جلد منتشر شده است: 1- تاريخ الغيبة الصغرى 2- تاريخ الغيبة الكبرى 3- تاريخ ما بعد الظهور 4- اليوم الموعود بين الفكر المادى و الدينى و جلد پنجم اين مجموعه به صورت دستنويس است و اين امكان وجود دارد كه مجموعه مذكور تا 12 جلد برسد. شهيد سيد محمد صدر، قدسسره، خود در يكى از جلسات درس در مورد اين مجموعه فرمود: اين مجموعه براى هر سؤالى كه درباره مساله مهدويتبه ذهن خطور مىكند; گشوده است تا سؤال مورد نظر را بر آن بيفزايم. اين مجموعه از آثار كه مشتمل استبر آرا و نظرات پيرامون سؤالات متنوع حول مساله مهدويت و نيز نقد و بحثبرخى از آرا، مجموعهاى است نسبتا كامل و جامع كه مىتواند مسلمين خصوصا شيعيان را در اين زمينه مستغنى كند. نكته جالب توجه درباره اين مجموعه آن است كه سيد محمد صدر در سن29 سالگى اين مجموعه را تاليف كردهاند. با اين مقدمه به شرح اجمالى مطالب مطرح شده در مجموعه ياد شده مىپردازيم: 1- تاريخ الغيبة الصغرى
نخستين جلد از «موسوعة الامام المهدى» به بررسى تاريخ غيبت صغرى اختصاص دارد. مؤلف كتاب، در اين جلد با روشى جديد به تحليل تاريخ زندگانى حضرت هادى، حضرت عسكرى و حضرت مهدى، عليهمالسلام، پرداخته است. كتاب «تاريخ الغيبة الصغرى»، با مقدمهاى مبسوط از شهيد سيد محمدباقر صدر، استاد شهيد سيد محمد صدر، با عنوان «بحثحول المهدى» شروع مىشود، كه اين مقدمه بعدها به صورت مستقل به چاپ رسيده است. شهيد سيد محمدباقر صدر در پايان اين مقدمه مىگويد: پس من به همين مقدار اكتفا مىكنم و توضيح و تشريح مسائل را به اين كتاب وامىگذارم. براستى كه اين كتاب، مجموعهايست گرانقدر درباره امام مهدى، عليهالسلام، كه به وسيله يكى از فرزندان شاگردان عزيز ما يعنى علامه بحاثه سيد محمد صدر، نوشته شده و تا كنون نظير اين نوشته در ميان كتب و تصانيف شيعه از جهت جامعيت مطالب وجود نداشته است... پس از مقدمه شهيد سيد محمدباقر صدر شاهد مقدمهاى از مؤلف هستيم كه در آن به نقاط ضعف تاريخنگارى اسلامى به طور عام و تاريخنگارى شيعى به طور خاص اشاره شده است. مؤلف اساسىترين نقاط ضعف تاريخنگارى شيعى را چنين بيان مىكند: 1- تاكيد بر جنبه اعتقادى موضوع امامت و اثبات امامت ائمه و بىتوجهى به تلاشها و فعاليتهايى كه ائمه، عليهمالسلام، در عرصه اجتماع داشتهاند. و همچنين نپرداختن به رويدادها، انقلابها و حوادث اجتماعى كه در عصر ائمه به وقوع پيوسته است; 2- پراكندگى، و نبود دستهبنديهاى مناسب در بيان رويدادها و وقايع تاريخى; 3- مشخص نبودن زمان و مكان بسيارى از وقايع تاريخى و عدم ذكر رويدادهاى همزمان با يك حادثه تاريخى خاص; 4- رعايت نكردن حجم مورد نياز هر مطلب تاريخى و در نتيجه زيادهگويى در جايى كه بايد اختصار گذشت و گزيدهگويى در جايى كه نياز به تفصيل است. مطالب كتاب در دو بخش اصلى سامان يافته است; بخش اول تاريخ زندگانى امام هادى و امام حسن عسكرى، عليهماالسلام، كه در آن در ضمن چهار فصل موضوعات زير بررسى شده است: 1- عصر امامت امام هادى و امام حسن عسكرى، عليهماالسلام (ويژگيهاى اين عصر و نهضتهايى كه در آن واقع شده است) ; 2- تاريخ امام على بن محمد هادى، عليهالسلام; 3- تاريخ امام حسن بن على عسكرى، عليهالسلام; 4- تاريخ امام مهدى، عليهالسلام، در زمان زندگى پدرشان; بخش دوم كتاب به بررسى تاريخ غيبت صغرى اختصاص دارد. اصلىترين عناوين كه در اين قسمت مورد بررسى قرار گرفتهاند عبارتاند از: 1- تاريخ عمومى دوران غيبت صغرى; 2- خط مشىهاى عمومى [حضرت مهدى] در اين دوران; 3- سفيران چهارگانه، زندگانى و فعاليتهاى آنها; 4- سفيران دروغين امام مهدى; 5- امام مهدى، زندگى و فعاليتهاى ايشان; شايان ذكر استبخش اول كتاب «تاريخ الغيبة الصغرى» توسط آقاى محمد امامى شيرازى ترجمه شده و با نام «پژوهشى در زندگى امام مهدى و نگرش به تاريخ غيبت صغرى» شده است. 2- تاريخ الغيبة الكبرى اين كتاب پس از بحثى مقدماتى در زمينه تقسيم غيبت در ضمن سه بخش موضوعات زير را مورد بررسى قرار داده است: بخش اول:
تاريخ شخص امام مهدى، عليهالسلاماين بخش مشتمل بر فصول زير است: از جمله مهمترين مشايخى كه به شهيد صدر، قدسسره، اجازه روايت دادهاند مىتوان به آيةالله ملا محسن طهرانى مشهور به آغا بزرگ طهرانى صاحب كتاب «الذريعة الى تصانيف الشيعة»، اشاره كرد. از ويژگيهاى شهيد سيد محمد صدر، مىتوان به خوشخلقى و تواضع ايشان اشاره نمود. همچنين ايشان در پاسخگويى به سؤالات فقهى، علمى و فكرى از سرعت عمل قابل توجهى برخوردار بود. شهيد صدر، دائما مراقب بود كه در فعل و قول از خط الهى منحرف نشده، جانب اخلاص را رعايت كند و خود را از هر گونه ريا و تكبر دور نگهدارند و به همين دليل بود كه هرگز اجازه نمىداد كسى دست ايشان را ببوسد. 1- راز اساسى غيبت امام مهدى، عليهالسلام; 2- تكليف اسلامى امام مهدى، عليهالسلام، در زمان غيبت; 3- زندگى شخصى امام مهدى، عليهالسلام; 4- ملاقات با امام مهدى، عليهالسلام، در دوران غيبت كبرى; 5- نامه امام مهدى، عليهالسلام، براى شيخ مفيد.بخش دوم:
تاريخ انسانى در عصر غيبت كبرى اين بخش مشتمل بر فصول زير است: 1- بررسى اخبارى كه در زمينه پيشگويى آينده وارد شدهاند; 2- پيشگويىهايى كه در اخبار آمده است. 3- تكليف اسلامى در زمان غيبت كبرى الف) عزلتيا جهاد ب) تقيه ج) انتظاربخش سوم:
شرايط و نشانههاى ظهوراين بخش مشتمل بر فصول زير است:
1- شرايط ظهور
مؤلف در اين فصل، ضمن بيان تفاوت ميان شرايط و نشانههاى ظهور، اين موضوعات را مورد بررسى قرار داده است: شرايط لازم براى تحقق ظهور و حكومت عدل جهانى، ارتباط شرايط ظهور با طرح و برنامه الهى و طرح و برنامه خاص خداوندى براى تعيين و به وجود آوردن شخصى كه بتواند جهان راء رهبرى كند. 2- نشانههاى ظهور
مؤلف در اين فصل ابتدا، روش كلى خود را در برخورد با روايات مربوط به تعداد نشانههاى ظهور بيان مىكند، سپس به بيان مفهوم نشانه و انواع تقسيمبنديها در اين زمينه مىپردازد. در ادامه برخى اشكالات و ابهاماتى را كه در زمينه نشانههاى ظهور مطرح شدهاند، بيان مىكند و به آنها پاسخ مىدهد. سپس نشانههاى ظهور را اعم از حتمى و غير حتمى با عنايتبه تقسيمبندى آنها از نقطهنظرهاى مختلف بيان مىكند. 3- تاريخ مابعدالظهور
اين كتاب ابتدا در مقدمه خود درباره اهميتشناختن تاريخ بعد از ظهور، طرق استدلالى به كار گرفته شده در كتاب براى تميز دادن مطالب صحيح و ناصحيح از يكديگر، مشكلات موجود در بحث كردن از تاريخ بعد از ظهور، راه حل مشكلات مذكور و نيز بيان سرفصل مطالب مطرح شده در ادامه كتاب، مطالبى را بيان كرده است. در ادامه تاريخ بعد از ظهور سه بخش بيان گرديده است: بخش اول: مقدمات ظهور اين بخش خود در دو باب بيان گرديده است: باب اول: مطالب اساسى و زير بنايى مربوط به ظهور كه خود در پنج عنوان مورد بررسى قرار گرفته است. در اينجا به طور اجمال به اين پنج عنوان اشاره مىكنيم: 1- ارتباط روز ظهور با طرح كلى خداوند براى بشريت; 2- تاثير غيبت كبرى بر بعد از ظهور; 3- تعيين زمان طهور با توجه به شرايط و نشانههاى آن و نيز فايده تحقق اين نشانهها در نسبتبا زمان بعد از ظهور; 4- طرح و برنامه كلى امام مهدى، عليهالسلام، در ارتباط با زندگى، وجود و قانونگذارى; 5- طرح و نقشه كلى خداوند براى دوران بعد از ظهور. باب دوم: در اين باب، حوادث و وقايع نزديك به زمان ظهور از قبيل جنگهاى سفيانى، فتنه دجال، قتل نفس زكيه و... بيان گرديدهاند. بخش دوم: حوادث مربوط به ظهور و برپايى حكومت جهانى امام زمان، عليهالسلام، تا زمان وفات آن امام، عليهالسلام; اين بخش مشتمل بر چهار فصل است: 1- معناى ظهور و چگونگى آن و رويدادهايى كه در مسير حركت امام مهدى، عليهالسلام، به سمت عراق رخ مىدهد; 2- چگونگى برپايى عدل در جهان به دست امام مهدى، عليهالسلام; 3- حكومت جهانى امام مهدى، عليهالسلام; 4- چگونگى ارتحال امام مهدى، عليهالسلام; بخش سوم: جهان بعد از امام مهدى، عليهالسلام.
اين بخش نسبتبه دو بخش قبل مختصرتر است و تفصيل مطالب آن به كتاب چهارم واگذار شده است، در بخش سوم كتاب در دو باب تنظيم گرديده است: 1- رهبرى بعد از امام مهدى، عليهالسلام; 2- سرنوشت نهايى بشريت. 3- اليوم الموعود بين الفكر المادى و الدينى سه كتاب قبلى در مورد تاريخ امام مهدى، عليهالسلام، از ديدگاه اماميه بود. در اين كتاب مؤلف اعتقاد به وجود روز موعود و آيندهاى درخشان و اميدواركننده براى بشريت را از دو ديدگاه مادى و دينى بررسى كرده است. در بخش اول اين كتاب مؤلف به طور مختصر بر اين نكته تاكيد مىكند كه فرد مادى با اتكاء به ديدگاه مادىاش نمىتواند آيندهاى درخشان و سعادتمند را براى جهان پيشگويى كند اما در ميان مذاهب مادى ماركسيسم به سبب ديدگاه ويژهاى كه در زمينه جامعه و تاريخ بشريت دارد عقيدهاى متفاوت با ساير مذاهب مادى دارد. در بخش دوم كتاب به طور مفصل ديدگاه ماركسيسم مورد بررسى قرار گرفته است، روال بحث در اين بخش به صورت زير مىباشد: مقدمه اين بخش خود شامل سه مبحث زير است: 1- مضمون مشترك بين ماديت تاريخى و سنت عام الهى; در اين بخش بشارت به آيندهاى سعادتمند براى بشريتبه عنوان عقيده و نظريهاى مشترك مطرح گرديده است. 2- ريشهها و سرچشمههاى تفكر ماركسيستى در اين قسمتبه دلايل به وجود آمدن تفكر ماركسيستى در بين انسانها اشاره شده است; 3- مشكلات موجود در مباحثه و گفتگو با ماركسيستها. پس از اين مقدمه مؤلف براى بيان (ماديت تاريخى) ابتدا دو مبحث زير را به صورت مقدمه بحثبيان كرده سپس به تشريح نظريه ماديت تاريخى مىپردازد: 1- پايههاى فلسفى ماديت تاريخى; 2- پايههاى اقتصادى و اجتماعى ماديت تاريخى. بخش سوم كتاب آينده سعادتمند براى بشريت را از نقطهنظر سنت عام الهى براى تكامل بشريت مورد بحث فرار داده است. در اين بخش مطالب زير به چشم مىخورد: 1- پايهها و اصولى كه اين طرح و سنت عام الهى بر آنها استوار گرديده است; 2- تفصيل و تشريح طرح و سنت عام الهى و مراحل آن; 3- تطبيق بعضى حوادث تاريخى با طرح سنت عام الهى و نيز بيان برخى شبهات و ايرادات پيرامون سنت عام الهى و پاسخگويى به آنها. قابل ذكر است كه مؤلف در اين كتاب طرح عام الهى را در مقابله با ماديت تاريخى كه ماركسيستها به آن قائلند مورد بررسى قرار داده است و از اين دو نقطه نظر آينده بشريت را به تصوير كشيده است. × زندگينامه شهيد سيد محمد صدر، با استفاده از كتاب «نبذة مختصرة عن حياة الشهيد السيد محمد الصدر» كه توسط مؤسسةالرضا، عليهالسلام، تهيه شده، تنظيم گرديده است. از اين شهيد گرانقدر آثار متعدد و ارزندهاى به جا مانده كه برخى از آنها چاپ شده و برخى به صورت دستنويس باقى است. يكى از ارزندهترين آثار ايشان كتاب «موسوعة الامام المهدى، عليهالسلام»، استنخستين جلد از «موسوعة الامام المهدى» به بررسى تاريخ غيبت صغرى اختصاص دارد. مؤلف كتاب، در اين جلد با روشى جديد به تحليل تاريخ زندگانى حضرت هادى، حضرت عسكرى و حضرت مهدى، عليهمالسلام، پرداخته است.