موعظه در اجتناب از غرور و كبر و حرص - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

موعظه در اجتناب از غرور و كبر و حرص





  • اى خداوندان مال الاعتبار الاعتبار
    پيش از آن كاين جان عذر آور فرو ميرد ز نطق
    پند گيريد اى سياهيتان گرفته جاى پند
    اى ضعيفان از سپيدى مويتان شد همچو شير
    پرده تان از چشم دل برداشت صبح رستخيز
    تا كى از دارالغرورى ساختن دارالسرور
    در فريب آباد گيتى چند بايد داشت حرص
    اين نه آن صحراست كانجا بى جسد بينند روح
    از جهان نفس بگريزيد تا در كوى عقل
    در جهان شاهان بسى بودند كز گردون ملك
    بنگريد اكنون بنات النعش وار از دست مرگ
    مي نبينيد آن سفيهانى كه تركى كرده اند
    بنگريد آن جعدشان از خاك چون پشت كشف
    سر به خاك آورد امروز آنكه افسر بود دى
    ننگ نايد مر شما را زين سگان پر فساد
    اين يكى گه زين دين و كفر را زو رنگ و بوى
    اين يكى كافى وليكن فاش را ز اعتقاد
    زين يكى ناصر عبادالله خلفى ترت و مرت
    پاسبانان تو اند اين سگ پرستان همچو سگ زشت باشد نقش نفس خوب را از راه طبع
    زشت باشد نقش نفس خوب را از راه طبع



  • اى خداخوانان قال الاعتذار الاعتذار
    پيش از آن كاين چشم عبرت بين فرو ماند ز كار
    عذر آريد اى سپيديتان دميده بر عذار
    وى ظريفان از سياهى رويتان شد همچو قار
    پنبه تا از گوش بيرون كرد گشت روزگار
    تا كى از دارالفرارى ساختن دارالقرار
    چشمتان چون چشم نرگس دست چون دست چنار
    اين نه آن بابست كنجا بى خبر يابند بار
    آنچه غم بودست گردد مر شما را غمگسار
    تيرشان پروين گسل بود و سنان جوزا فگار
    نيزه هاشان شاخ شاخ و تيرهاشان پارپار
    همچو چشم تنگ تركان گور ايشان تنگ و تار
    بنگريد آن رويشان از چين چو پشت سوسمار
    تن به دوزخ برد امسال آنكه گردن بود پار
    دل نگيرد مر شما را زين خزان بي فسار
    و آن دگر گه فخر ملك و ملك را زو ننگ و عار
    و آن دگر شافى وليكن فاش را ز اضطرار
    وز دگر حافظ بلادالله جهانى تار و مار
    هست مرداران ايشان هم بديشان واگذار گريه كردن پيش مشتى سگ پرست و موشخوار
    گريه كردن پيش مشتى سگ پرست و موشخوار


/ 418