در مدح خواجه ابو نصر منصور سعيد - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح خواجه ابو نصر منصور سعيد





  • تا چرخ برگشاد گريبان نوبهار
    چونان نمود كل ايرى ار به كوه
    از اعتدال و تقويت طبع او ز خاك
    اكنون كه پر ز برگ زمرد شد از صبا
    زان مي كفد ز ديدن او ديده هاى شاخ
    از هجر نالش آرد بس بلبل از درخت
    زايد همى هوا به لطافت ز سعى چرخ
    با آفتاب اگر بنتابد بروز نجم
    گر به سما بهشت نهانست تا به حشر
    بر دشت و باغ چيست پس از ياسمين و گل
    گلزار بين سبزه پر از آب نارگون
    بر شبه چنگ باز سر غنچه هاى گل
    گر دشت خرمست چرا گريد از فراز
    زينجا نفير ريزد ز آنجا نواى ناى
    خلقى پر از نشاط ز دشتى تهى ز برف
    آن لاله فام باده خوران زير شاخ گل
    بيخ زمين چو افسر شاهان پر از گهر
    بر هر طرف بهشتى در هر بهشت حور
    مرغى بهر درخت و چراغى بهر چمن گر چه ز هر درخت خوشى ديد هر دماغ
    گر چه ز هر درخت خوشى ديد هر دماغ



  • از لاله بست دامن كهپايه ها ازار
    كاجزاى او گرفت همه طرف جويبار
    صد برگ گل بزاد ز يك نوك تيز خار
    شاخى كه بد چو هيكل افعى تهى ز بار
    كز خاصيت كفد ز زمرد دو چشم مار
    با وصل گل برو چكند ناله هاى زار
    آن قوتى كه داد عناصر به كوهسار
    بيواسطه اگر چه نپايد بر آب نار
    بى حشر چونكه كرد زمينش پس آشكار
    گردون پر ستاره و درياى پر شرار
    كهسار بين ز لاله پر از نار آبدار
    بر شكل پاى شير شده پنجه ى چنار
    اين پرده ى كيف لطيف اصل تند بار
    زينجا خروش عاشق و ز آنجا نشاط يار
    طبعى تهى ز غم ز درختان پر ز بار
    و آن گلرخان نشاط كنان گرد لاله زار
    شاخ شجر چون گوش عروسان ز گوشوار
    بر هر چمن كنارى و در هر كنار يار
    شاهى بهر طريق و عروسى بهر كنار ور چه درين بهار بها يافت هر ديار
    ور چه درين بهار بها يافت هر ديار


/ 418