در مدح محمد تركين بغراخان - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح محمد تركين بغراخان





  • چرخ نارد به حكم صدر دوران
    در زمين از سخا و فضل و هنر
    آنكه شد تا سخاش پيدا گشت
    آنكه از بيم خنجرش دشمن
    آنكه تا باد امن او بوزيد
    آنكه بر شيد و شير نزد كفش
    در يمينش نهاده ى دعوى
    مرده با زخم پاى او زفتى
    از پى چشم زخم بر در جود
    اى ز تاير حرمت گهرت
    فلك جود را كفت انجم
    زير امر تو نقش چار گهر
    دل كفيده ز فكرت تو يقين
    ابرو تيرى به بخشش و كوشش
    تا بپيوست نهى تو بر عقل
    از پى كين نحس سخت بكوفت
    ديد چون كبر و همتت بگذاشت
    بر يك انگشت همتت تنگست
    به مكانى رسيد همت تو شمت جودت ار بر ابر عقيم
    شمت جودت ار بر ابر عقيم



  • جان نزايد به سعى چار اركان
    چون محمد تكين بغراخان
    بخل در دامن فنا پنهان
    همچو خنجر شدست گنگ زبان
    غرق عفوست كشتى عصيان
    جود بخلست و پردلى بهتان
    در يقينش نيتجه ى برهان
    زنده با جود دست او احسان
    كرده شخص نياز را قربان
    يافته از زمانه خلق امان
    نامه ى جاه را دلت عنوان
    زير قدر تو جرم هفت ايوان
    دم بريده ز خاطر تو گمان
    شيد و شيرى به مجلس و ميدان
    عقلها را گسسته شد فرمان
    پاى قدر تو تارك كيوان
    كبر و همت پلنگ شير ژيان
    خاتم نه سپهر سرگردان
    كز پس آن پديد نيست مكان بوزد خيزد از گهر طوفان
    بوزد خيزد از گهر طوفان


/ 418