در جواب قصيده ى علي بن هيصم - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در جواب قصيده ى علي بن هيصم





  • سنايى كنون با ضيا و سناست
    بدين مدح بر وى ز روح القدس
    اگر خاطرش را به خط خطير
    كه جز عالم عقل نبود بلى
    علي بن هيصم كه اين هفت حرف
    سه حرفست نامش كه در مرتبت
    زه اى واعظ صلب همچون كليم
    به وعظت اگر مبتدع نگرود
    كسى كو الف نيست با آل تو
    در اقليم ادراك احياى او
    تو فوق همه عالمانى به علم
    خصال و جمال تو در چشم عقل
    همه صيت و صوت امامان دين
    تو از فوق و جسم و جهت برترى
    ز ديوان خلق تو مر خلق را
    به تصحيف آن مذهبم كرده اى
    مرا ماه خواندى درستست از آنك
    چگويم كه كار همه خلق را
    تو دانى كه بر درگه لايزال به من مقعد صدق گفتى هرى ست
    به من مقعد صدق گفتى هرى ست



  • كه بر وى ز سلطان سنت ناست
    همه تهنيت مرحبا مرحباست
    همى عالم عقل خواند سزاست
    كه بر وى چنو خواجه اى پادشاست
    سه روح و چهار اسطقسات ماست
    سه روحست آن نطق و حس و نماست
    كه وعظ تو كوران دين را عصاست
    همان وعظ بر جان او اژدهاست
    همه ساله چون لام پشتش دوتاست
    خرد را و جان را رياست رياست
    كه اين فوق در علم بي منتهاست
    همه صورت و سيرت مصطفاست
    به پيش كمال و كلامت صداست
    كه فوق تو نقش خيالات ماست
    همه كنيت و طبعشان بوالوفاست
    كه تصحيف آن مصحف اصفياست
    تو مهرى و از مهر مه را ضياست
    همه منشا از حضرت من تشاست
    در برترين الاهى رضاست هرى كيست كاين نام بر من سزاست
    هرى كيست كاين نام بر من سزاست


/ 418