جدائى افگندن تيغ زبان بد گويان ميان عاشق و معشوق، و روان شدن دول رانى از خانه ى دولت سوى كشك لعل، و در فراق خضر خان، از دود آه، كوشك لعل را سياه گردانيدن - انتخاب از مثنویات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انتخاب از مثنویات - نسخه متنی

امیرخسرو دهلوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جدائى افگندن تيغ زبان بد گويان ميان عاشق و معشوق، و روان شدن دول رانى از خانه ى دولت سوى كشك لعل، و در فراق خضر خان، از دود آه، كوشك لعل را سياه گردانيدن





  • چو اصحاب غرض گفتند هر چيز
    صواب آن شد كزان فردوس پر نور
    شه آن دم بود حاضر پيش استاد
    سخن در قصه ى يوسف كه ناگاه
    مژه چون ديده ى يعقوب تر كرد
    چو بشنيد آن خبر جان عزيزش
    جمال يوسفى را سود بر خاك
    چو گرگ بي گناه افتاد بيرون
    نگار خويش راز آن چشم خون زاى
    پرى چون ديد در پا فرق جمشيد
    چو تاب آن نماندش در تن خويش
    بسى پيچه بريد از جعد چون قير
    نبد جاى بريدن چون سر موى
    پس آن مو داد بر دستش كه بارى
    پرى پيكر چو كرد آن موى بر دست
    زبانش همچو موى ماند خاموش
    بر آن مو كرد لختى گريه ى زار
    به شاه آن موى بر كف كرده مي گفت
    ز تو هر موى دل بند جهانى مرا بايد دو صد جان وفاجوى
    مرا بايد دو صد جان وفاجوى



  • فراوان بيخت با نو آن غرض نيز
    به قصر لعل سازد جاى آن حور
    كتاب عاشقى را شرح مي داد
    خبرگوئى زليخاش آمد از راه
    ز حال بيت احزانش خبر كرد
    نماند از جان خبر و ز هيچ چيزش
    زد از مهر زليخا پيرهن چاك
    همش پيراهن و هم چهره بر خون
    حنامى مي بست گوئى بر كف پاى
    چو نيلوفر به صفرا شد ز خورشيد
    كه موئى بگسلد زان موميان بيش
    كه آرى مي برد ديوانه زنجير
    همى بريد موى خويش ازين روى
    زمن بپذير زينسان يادگارى
    از آن مويش سخن در لب گره بست
    سر موئى نماند اندر تنش هوش
    چو بارانى كه بارد در شب تار
    كه اى با تار مويت جان من جفت
    كمند عقل و دست آويز جانى كه هر جانى ببندم در يكى موى
    كه هر جانى ببندم در يكى موى


/ 179