اثبات ملك هند به حجت كه جنت است حجت همه به قاعده ى عقل استوار - انتخاب از مثنویات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انتخاب از مثنویات - نسخه متنی

امیرخسرو دهلوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اثبات ملك هند به حجت كه جنت است حجت همه به قاعده ى عقل استوار





  • كشور هند است بهشتى به زمين
    حجت ابت چو در آن نيست شكى
    اولش اين است كه آدم به جنان
    زخم عصى خورد بد انسان ز كمين
    عصمت حق داشت همى چون نگهش
    آمدن از خلد به هندش بد از آن
    گر به خراسان و عرب تازى و چين
    گرمى و سردى خراسان و عرب
    زو شده پرورده به فردوس درون
    گشت محقق چو چنين وصف متين
    هند چو از خلد نشان بود درو
    ور نه بدان نازكى از جاى دگر
    حجت ديگر كه ز طاووس كشم
    گر نه بهشت است همين هند چرا
    نيست چنين طاير فردوسى اگر
    لابد ازين جاى بدان جاى شدى
    بود همين جا چوز فردوس ارى
    حجتم اينست سوم گر به شكى
    بود به همراهى طاوس وصفى ليك جز از هند دگر يافت محل
    ليك جز از هند دگر يافت محل



  • حجتش اينك به رخ صفحه ببين
    هفت بگويم به درستى نه يكي
    چون ز عصى خستگي اى يافت چنان
    كز فلك افتاد به سختى به زمين
    خاره ى كهسار شد اطلس به تهش
    كان گل جنت كه زدش باد خزان
    يك نفسى بهره گرفتى به زمين
    وان به رى و چين عذابيست عجب
    چونش بودى طاقت اين ديده و خون
    كاين حد هند است به فردوس برين
    ز امر خدايش قدم آسود درو
    آمدى از رنج فتادى به ضرر
    مرغ خرد را به زمين بوس كشم
    از پى طاووس جنان گشت سرا
    بويى از باغ بدى جاى دگر
    وز پى رفتن همه تن پاى شدى
    جانب ديگر نفتادش گذرى
    كامدن مار ز باغ فلكى
    قصه چنين گفت فقيه حنفى زانكه همه نيش زدن داشت عمل
    زانكه همه نيش زدن داشت عمل


/ 179