ترجيح ملك هند به عقل از هواى خويش بر روم و بر عراق و خراسان و قندهار
هند چو فردوس شد از صحبت من شير صفت مرد به يك توى قبا نه چو خراسان كه تن از برف فزون آنكه به گرماست همين رنجش و بس نى چو خراسان كه دو سه هفته گلش وين گل ما بعضى اگر خشك شود ميوه ى بى خسته كه نبود به جهانموز همان ميوه ى بى خسته نگر موز همان ميوه ى بى خسته نگر
بهر هوايش كنون آيم به سخن گرم چو شير است گرش نيست عنا سرد سارى است به ده شقه درون ليك شود كشته ز سر ما همه كس آمد و بگذشت چو سيلى ز پلش طبله درون نافه چو از مشك شود برگ كه چون ميوه بود خورد مهانبرگ ز تنبول نگر بابت خور برگ ز تنبول نگر بابت خور