اينك شاعر بيان مى كند كه چسان قران السعدين را به نظم آورد: - انتخاب از مثنویات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انتخاب از مثنویات - نسخه متنی

امیرخسرو دهلوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اينك شاعر بيان مى كند كه چسان قران السعدين را به نظم آورد:





  • از درشه با همه شرمندگى
    خم شده از بارگهر گردنم
    گوشه گرفتم ورق دل به دست
    روى نهان كردم از ابناى جنس
    آب معانى ز دلم زاد زود
    چون به توكل شدم انديشه سنج
    همت مردانه ببستم به كار
    با زنيامد قلمم تا سه ماه
    تا ز دل كم هنر و طبع سست
    ساخته گشت از روش خامه اى
    در رمضان شد به سعادت تمام
    آنچه به تاريخ زهجرت گذشت
    سال من امروز اگر بررسى
    زين نمط آراسته بكرى چو ماه
    كس چه شنايد كه چه خون خورده ام
    ساخته ام اين همه لعل و گهر تانهم از فكرت پنهانيش
    تانهم از فكرت پنهانيش



  • آمدم اندر وطن بندگى
    فرض شده خدمت شه كردنم
    عقل سراسيمه و انديشه مست
    نى غلطم بلكه خود از جن و انس
    آتش طبعم به قلم داد و دود
    سينه ى خاكيم برون داد گنج
    ريختم از خامه در شاهوار
    روز و شب از نقش سپيد و سياه
    راست شد اين چند خط نادرست
    از پس شش ماه چنين نامه اى
    يافت قران نامه ى سعدين نام
    بود سنه ششصد و هشتاد و هشت
    راست بگويم همه شش بود و سى
    باد قبول دل داناى شاه
    كاين گهر از حقه برآورده ام
    از خوى پيشانى و خون جگر گه به جگر، گاه به پيشانيش
    گه به جگر، گاه به پيشانيش


/ 179