در مدح بهاء الدين علي
بهاء الدين على كز چرخ جودش دلش با بحر اخضر توامانست به نادر معده ى آزى بيابى برو در سايه ى اقبال او رو حسودش گفت كز امال اين مرد كرم گفتا بلى ليك از هزاران
كرم گفتا بلى ليك از هزاران
دمى دريا و كان را خوشدلى نيست وليكن او بدين بي ساحلى نيست كه از انعام عامش ممتلى نيست كز آن به كيمياى مقبلى نيست جهان آخر بدين بي حاصلى نيست يكى همچون بهاء الدين على نيست
يكى همچون بهاء الدين على نيست