اى به تو مخصوص اعجاز سخن سمت درگاهت سعود چرخ را روزگارى در كمال ناقصان ما چو قرص ارزن و حوت غدير صعوه ى ما مرد سيمرغ تو نيست پيش نظم چون نسيج الوحد تو گرچه در تاليف اين ابيات نيست راى عالى در جواب اين مبنداى به حق بخت تو حى لاينام اى به حق بخت تو حى لاينام
چون به وتراى وتر در معنى قنوت گشته در دوران كل خيرالسموت روزگار اطلس كند ز برگ توت تو چو قرص آفتا و برج حوت تو قوى بازو به فضلى ما به قوت چيست نظم ما نسيج النژبوت بي سمين غى و قسبى بي كروت لايق اينجا السكوتست السكوتبادى اندر حفظ حى لايموت بادى اندر حفظ حى لايموت