از كسى يخ خواهد - مقطعات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مقطعات - نسخه متنی

اوحدالدین محمد بن محمد انوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از كسى يخ خواهد





  • اى خداوندى كه هر كز خدمتت گردن كشيد
    هم نكو خواهانت را دايم به روى تو نشاط
    ساحت آفاق را اكنون كه فراش سپهر
    بر سپهر اول از تاير نور آفتاب
    ميوها سر دركشند از شدت گرما به شاخ
    وحش را گردد زبان در كام چون پشت كشف در چنين گرما ز بختم هيچ سردى نى كه نيست
    در چنين گرما ز بختم هيچ سردى نى كه نيست



  • از ره جنبش فلك در گردنش افكند فخ
    هم بدانديشانت را دايم به ... من زنخ
    از حزيران صدره گسترد و تموز و آب يخ
    حدت خوى از عذار مه فرو شويد وسخ
    ماهيان بيرون فتند از جوشش دريا به شخ
    طير را گردد نفس در حلق چون پاى ملخ جز يكى كان نسبتى دارد به من يعنى كه يخ
    جز يكى كان نسبتى دارد به من يعنى كه يخ


/ 439