اى برادر نسل آدم را خدى از روى لطف هر كسى را كنيت و نام و لقب در خورد اوست حاسدا مودود شاه ناصرالدين را لقب دان كه او را نعمت ديگر نو نيامد زاسمان بيش از اين چيزى دگر حاد نشد در نام او چون پدر مودود نامش كرد تاييد خداىباد نامش درجان باقى وذاتش همچو نام باد نامش درجان باقى وذاتش همچو نام
نامها دادست پيش ازتر و خشك و گرم و سرد پس در آوردست شان اندر جهان خواب و خورد گرموئيد شد تو زين معنى چرا باشى به درد زانكه از روز ولادت خود موئيد بود مرد آن به نيكونامى اندر جمله ى آفاق فرد از سيم حرف و چهارم حرف او يك حرف كردملك گيتى دستگاه و حفظ مردان پايمرد ملك گيتى دستگاه و حفظ مردان پايمرد