شراب خواهد
اى كريمى كه از نوال كفت روزى خلق چون مقدر شد عيش خوش بر دلم حرام شدست زر نابم ده ازپى كابينش شادزى تا كه دايگان فلك
شادزى تا كه دايگان فلك
كان و دريا هميشه ناله كنند به كف دست تو حواله كنند بامنش باز مى حلاله كنند زانچه از شيشه در پياله كنند در كنارت هزار ساله كنند
در كنارت هزار ساله كنند