در مذمت شعرا
عادت طرح شعر آوردند نام حكمت همى نهند آنگاه گرگ و خراز اين ليمان اند انورى پس تو نيز ياد آور پيش همچون خودى ز سيلى آز شكر كن كين زمانش مي بينى
شكر كن كين زمانش مي بينى
قومى از حرص و بخل گنده ى خويش بر خرافات ژاژ ژنده ى خويش همه دوزنده و درنده ى خويش طيرگيهاى زهرخنده ى خويش سرك پيش درفكنده ى خويش خواجه ى ديگران و بنده ى خويش
خواجه ى ديگران و بنده ى خويش