در تمثيل
صاحبا از نيكخواه و بدسگالت يك مال ميل دورش چون به گردش مي درآيد ديده اى قصد و ميل نيكخواه و بدسگالت همچنوست اين كنار از كام دل برمي شود سوى سماك
اين كنار از كام دل برمي شود سوى سماك
ديده ام از چرخ دولاب و در آنم نيست شك يك طرف سوى زمين ديگر طرف سوى فلك در ترقى زى درج و اندر تراجع زى درك وان دماغ از مغز خالى مي شود سوى سمك
وان دماغ از مغز خالى مي شود سوى سمك