اى ترا آفتاب حاجب بار چرخ جاه ترا معالى برج بوده در وقت فطرت عالم شرر شعله ى سياست تست سده ى ساحت تو منبع امن خرمن جود تو نپيمايد بنده گستاخيى نخواهد كرد هيچ دانى كه ياد هست امروز تكلف ميان دو آزاده مرد بيا تا تكلف به يك سو نهيمبه سنت كنيم اقتدا زين سپس به سنت كنيم اقتدا زين سپس
حشمتت را ستارگان در خيل بحر جود ترا مكارم سيل گوهرت را وجود جمله طفيل از سهاء سپهر تا به سهيل خانه ى دشمن تو معدن ويل گر قضا از سپهر سازد كيل گر ترا سوى عفو باشد ميل راى عاليت را كلام الليل بود ناپسنديده و سخت خام نه از تو ركوع و نه از من قيامسلام عليكم عليك السلام سلام عليكم عليك السلام