خرد دوش از من بپرسيد و گفتا بگو چيست آن طرفه صياد دلها دلم گفت خاموش تا من بگويم هوا و نفاق از ميان برگرفتم رشيد اختيار زمانه است و طبعش قوى باشد اندر زمان تو الحق زه تربيت بر كمانى نهادىبمانيد با يكدگر تا جهان را بمانيد با يكدگر تا جهان را
كه اى پيش نطق تو منطق فسانه كه از لفظ و معنيش دامست و دانه كه من حاكم عدلم اندر ميانه كلام رشيد آن خداوند خانه در اين فن چو در زلف ژوليده شانه كه گردد كسى اختيار زمانه كه آمد همه تير او بر نشانهچهار آستانست و نه آسمانه چهار آستانست و نه آسمانه