بزرگى به خانه ى انورى رفت در تهنيت قدوم او گويد - مقطعات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مقطعات - نسخه متنی

اوحدالدین محمد بن محمد انوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بزرگى به خانه ى انورى رفت در تهنيت قدوم او گويد





  • كه خايند از بهرت انگشت دست
    بر آفتاب حواد بسوزم اوليتر از اين سپس من و كنجى و خانه ى تاريك
    از اين سپس من و كنجى و خانه ى تاريك



  • گرت بر زمين آمد انگشت پاى
    كه به هر سايه بود بر سرم سپاس هماى كه سرد شد دلم بر هواى باغ و سراى
    كه سرد شد دلم بر هواى باغ و سراى


/ 439