در محمدت صاحب ناصرالدين قدر مي خواست تا كار دو عالم چو او انديشه ى برخاستن كرد چو او انديشه ى برخاستن كرد به يكبار از پى سلطان كند راست قضا گفتا تو بنشين خواجه برخاست قضا گفتا تو بنشين خواجه برخاست