ايضا در هجا گمان مبر كه ز بي عيبى عمادست آن مديح گفت هجا كرده من بسم به عماد مديح گفت هجا كرده من بسم به عماد كه هجو او نكنم يا ز عجز و كم سخنى براى من كه هجا را بود هجا نكنى براى من كه هجا را بود هجا نكنى