حساد او را به تهمتى منسوب كردند قسميات در نفى تهمت و ذم شاعرى و استغفار گويد - مقطعات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مقطعات - نسخه متنی

اوحدالدین محمد بن محمد انوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حساد او را به تهمتى منسوب كردند قسميات در نفى تهمت و ذم شاعرى و استغفار گويد





  • در اين سه سال چه در خواب و چه به بيدارى
    شكستهاى امانى به عشوه مي بسته است
    كنون حواشى جانش از قدوم فرخ تو
    كه صورتى كه ز من بنده آشنايى كرد
    نه بر زبان گذرانيده ام نه بر خاطر
    عاقلا از سر جهان برخيز گير كامروز بر سر گنجى
    گير كامروز بر سر گنجى



  • خيال رايت و آواز نوبتت بودست
    درشتهاى حواد به حيله مي بودست
    چو برگ گل همه شاديش توده بر تودست
    نه آنكه از لب من هيچ گوش نشنودست
    نه بر عقيدت من بنده هرگز اين بودست
    كه نه معشوقه ى وفادارست پا نه فردات بر دم مارست
    پا نه فردات بر دم مارست


/ 439