اين مقاله پس از تعريف مفهوم رفق و مدارا، جايگاه، موارد، محدوده و آثار تربيتى آن را در كلام و سيره معصومين(ع) بيان مىكند و سپس رفق و مدارا با ديگران را در مواردى از قبيل: رفق و مدارا در تبيين مسائل دينى، رفق و مدارا در تربيت عبادى كودكان، رفق و مدارا در موعظه، و... مورد بررسى قرار مىدهد.
واژههاى كليدى
تربيت؛ رفق و مدارا؛ سيره تربيتى؛ سيره معصومين؛ كاركرد و آثار تربيتى؛ تربيت عبادى؛ روشهاى تربيتى؛ نصيحت و موعظه؛ تربيت اجتماعى. ... عضو پژوهشكده حوزه و دانشگاه ..
مقدمه
در سيره تربيتى پيشوايان دينى(ع) رفق و مدارا با تربيتآموزان از جايگاه والايى برخوردار است. پيامبر گرامى اسلام(ص) در موارد متعددى به اين موضوع اشاره كرده كه وى از جانب خداوند موظّف و مامور است با مردم به رفق و مدارا رفتار كند. نظر به اهميت اين موضوع در تربيت اسلامى، سعى بر اين بوده تا در اين نوشتار در حد توانايى ابعاد و جوانب آن بررسى شود. بدين منظور معنا و تعريف رفق و مدارا، جايگاه، موارد، محدوده و آثار تربيتى آن مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.
معنا و تعريف رفق و مدارا
«رفق» چنانكه در كتب لغت آمده در چهار معنا به كار مىرود: 1.كارى را خوب انجام دادن در مقابل بد انجام دادن كار؛ 2. نرم خويى در مقابل تند خويى و شدت عمل؛ 3. ميانه روى و اعتدال در انجام كار؛ 4. محكم كارى و دقت در انجام كار (مجمع البحرين؛ ذيل ماده رفق). «مدارا» نيز در لغت به معناى ملاطفت و نرمى و ملايمت و احتياط كردن آمده است (همان، ذيل ماده درى). با توجه به معناى لغوى رفق مىتوان گفت كه اين واژه در زبان عربى بدين معنا است كه فرد كارى را به زيبايى و نرمى و با استحكام لازم انجام دهد در مقابلِ آن فردى است كه كارى را با شدت و خشونت و زشتى انجام مىدهد. مؤيد اين امر اين است كه اين واژه در مقابل «خَرْق» به كار مىرود كه به معناى انجام كار با شدت و خشونت و زشتى است. مدارا نيز با توجه به معناى لغوى آن عبارت از نرمى و ملايمت در رفتار با ديگران است كه گاه براى در امان ماندن از شر مردم و گاه براى بهرهمندى از آنان است. اينكه در كتب لغت آن را به احتياط نيز تعريف كردهاند، بيانگر همين مطلب است. با وجود اينكه، اين دو واژه از نظر معنا بسيار به يكديگر نزديك هستند، موارد كاربرد آنها در زبان عربى تفاوت دارد. رفق عمدتا در مورد موافقان و دوستان و حداكثر در مورد غير مخالفان به كار مىرود؛ در حالى كه مداراى احتياطى بيشتر در مورد مخالفان و دشمنان به كار مىرود. استعمالات متعدد اين دو واژه در روايات نيز مؤيد اين مطلب است. به عنوان مثال در روايتى آمده است كه «لاَتَحْمِلُوا عَلَى شِيعَتِنَا و ارْفَقُوا بِهِمْ؛ بر شيعيان ما چيزى تحميل نكند و با آنها با رفق برخورد نمايند» (كافى، ج8، ص334) و در روايت ديگرى آمده است كه «و اَمَّا الْمُخالِفُونَ فَيُكَلِّمُهُمْ بِالْمُداراة... ؛ با مخالفان به روش مدارا برخورد نماييد» (رىشهرى؛ ميزان الحكمة ج3 ص239). در اين دو روايت در مورد شيعيان واژه رفق و در مورد مخالفان واژه مدارا به كار رفتهاست. البته، گاه اين دو واژه در معنايى وسيع به كار مىروند كه هم شامل معناى رفق است و هم شامل معناى مدارا. به عنوان مثال در روايت «اِنَّا اُمِرْنَا مَعَاشِرَ الاَنْبِياءِ بِمُداراةِ النَّاسِ كَمَا اُمِرْنَا بِاَدَاءِ الْفَرائِضِ؛ ما گروه پيامبران مأمور به مداراى با مردم هستم همانطور كه مأمور به انجام واجبات هستيم.» (رىشهرى، ميزانالحكمة، ج4، ص239) و روايت «اِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ بَعَثَ مُحَمَّدا فَاَمَرَه بِالصَّبْرِ وَ الرِّفْقِ؛ بدرستى كه خداوند عزّوجل محمد(ص) را برانگيخت و به او را به صبر و رفق امر نمود» (رىشهرى، ميزانالحكمة، ج4، ص238). رفق و مدارا در معنايى وسيع و مترادف با يكديگر به كار رفتهاست. اما اين معناى عام كمتر استعمال شده است و در غالب موارد رفق و مدارا در همان معنايى كه قبلاً گفتيم به كار مىرود. در زبان فارسى نيز اين دو واژه، بويژه هر گاه با هم به كار روند، معنايى مترادف با يكديگر را مىرسانند. به هر حال، اين دو واژه، بر اساس آنچه در زبان عربى و فارسى از آن اراده مىشود، در زمينه تعليم و تربيت بدين معنا به كار مىرود كه مربى با متربيان به گونهاى رفتار كند كه به زيبايى و آسانى، آنان را به سوى اهداف تربيتىِ مورد نظر هدايت كند. اگر مربى چنين عمل كند گفته مىشود كه با تربيتآموزان خود به رفق و مدارا رفتار كرده است. در روايتىپيامبر(ص) خطاب به حضرت على(ع) مىفرمايد: يا عَلِى! اِنَّ هَذَا الدِّينَ مَتينٌ. فَأَوْغِلْ فِيهِ بِرِفْقٍ وَ لاَتَبْغَضْ اِلَى نَفْسِكَ عِبَادَةِ رَبِّكَ [ف] اِنَّ الْمُنْبِتَ لاَ ظَهْرا أبْقَى و لاَ أَرضا قَطَعَ. يا على! اين دين، دين استوار و محكمى است. از اين رو، با رفق و نرمى در آن سير كن و عبادت خداوند را براى خودت ناخوشايند مكن كه زيادهرو و افراطكار نه مركب خود را سالم باقى مىگذارد و نه راه را طى مىكند (الكافى، ج2، ص87). اين روايت به روشنى بيان مىكند كه عدم رفق در جايى كه رفق و مدارا لازم است، علاوه بر آنكه موجب شكست فرد در رسيدن به اهداف خود مىشود، وسيله و ابزار وى براى رسيدن به هدف را نيز از ميان مىبرد.