س - دائرة المعارف جامع اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف جامع اسلامی - نسخه متنی

عباس به نژاد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

س

س

حرف پانزدهم است از حروف الفباى فارسىودوازدهم از حروف هجاء عربى ، نام آن سين است وسين مهمله "يعنى بى نقطه در قبالمعجمة يعنى شين" نيز گويند ، وبه حساب جمل آن را شصت گيرند، از حروف شمسيه ،مهموسة ، مصمته و از حروف مائيه است

س

در عربى بر سر فعل مضارع در آيد ودلالتبر وقوع فعل در آينده نزديك ونيز تأكيد كند ، چون سيأتى وسيكون

سائِب "از مصدر سيب" : جارى روان شتابان

سائِب

نام چند تن از صحابه رسول"ص" است ،از جمله :

سائب بن اقرع ثقفى وى در ملازمت پدر بهحضور پيغمبر "ص" رسيد ودر دوره خلافت عمر به رسالت نزد عثمان بن مقرن رفت مدّتىعامل مدائن بود ونيز در فتح نهاوند حضور داشت سرانجام عمل اصفهان را يافت ودر آنشهر درگذشت ابن عباس گفته : خردمندتر از سائب بن اقرع در عرب نيست

سائب بن عبيد بن عبد بن يزيد بن هاشم بنمطلب بن عبد مناف پدر شافع وجدّ امام شافعى در غزوه بدر علمدار قريش بود وبهاسارت سپاهيان اسلام افتاد وبعد به فديه آزاد شد واسلام آورد

سائب بن عثمان بن مظعون جمحى از قدماىصحابه است وى به همراه پدر وعم خويش به حبشه مهاجرت كرد او از تيراندازانمعدود سپاه اسلام بود به هنگام عزيمت حضرت رسول به غزوه بواط والى مدينه گرديد در بيشتر غزوات حضور داشت ودر جنگ يمامه به سال 12 هجرى به شهادت رسيد

سائِبة

گذاشته شده رها شده ج : سوائبوسُيَّب شتر ماده كه آن را به نذر ومانند آن رها ميكردند تا خود چرا كند واينرسم جاهليت بود وقرآن آن را مردود دانست ما جعل اللَّه من بحيرة ولا سائبة ولاوصيلة ولا حام "مائده:103" به بحيرة نيز رجوع شود

بنده‏اى كه او را بر غير ولاء آزاد كنند ، كهمولايش را ديگر ولائى بر او نباشد

سائِح

جهانگرد روزه‏دارى كه ملازم مسجدبود التائبون العابدون الحامدون السائحون الراكعون الساجدون "توبه:112" درمراد از سائح در اين آيه اختلاف است : قولى آن كه مراد روزه‏داران است ، كه رسولخدا "ص" فرمود : سياحت امت من روزه است ، قول دوم آن كه مراد كسانى است كه در جهانسياحت ميكنند واز عجايب صنع پروردگار پند ميگيرند قول سوم : دانش پژوهانى كه جهتكسب دانش سفرهاى دور ودراز كنند ودر راه طلب علم رنج سفر بر خويش تحميل نمايند "مجمعالبيان"

سائِح

على بن ابى بكر بن على هروى مكنى بهابوالحسن ومشهور به سائح ، در موصل متولد شده ودر حلب اقامت داشته وبه سال 611 درهمان شهر درگذشته وى سفرهاى بسيار كرده وبه همين مناسبت به سائح شهرت يافته است

از تاليفات او است : الاشارات فى معرفةالزيارات الخطب الهروية "ابن خلكان: 377/1 ، ريحانة الادب : 146/2"

سائِح

على بن محمد علوى خراسانى صوفى مكنىبه ابوبكر ، از احفاد حضرت امام حسن بوده گويند او كيمياگرى ميدانسته واز ترساولياى ملك بر جان خويش هميشه از شهرى به شهرى ميرفته وپيش از سال 385 وفات يافتهاست

او راست : الاصول - الطاهر الخفى - رسالةاليتيم - كتاب الحقير النافع - كتاب الشعر والدم والبيض وعمل مياههما - الحجرالطاهر "ابن النديم چاپ مصر:506 و ريحانة الادب:146/2"

سائِحات

جِ سائحة زنان روزه‏دار يا سياحتكننده ، هر دو قول در آيه پنج از سوره تحريم ذكر شده است

سائِحة

مؤنث سائِح زن روزه‏دار زنسياحت كننده

سائِد

مهتر ، ج : سادة

سائِر

رونده از سخنان اميرالمؤمنين"ع": فانّالعامل بغير علم كالسائر على غير طريق : آن كه ناآگاهانه كارى را انجام مى‏دهد بهكسى مى‏ماند كه بى‏راهه رهسپار جائى گردد "نهج : خطبه 153"

سائِر

باقى از شى‏ء ، سائر الناس : ديگرمردمان

سائِس

ج : ساسة حاكم ، امير ، متصدىاداره شئون رعيت از سخنان اميرالمؤمنين"ع": متى كنتم يا معاوية ساسة الرعيةوولاة امر الامة ؟! "نهج : نامه 10"

در حديث آمده : كان بنواسرائيل تسوسهمانبيائهم "مجمع البحرين"

سائِغ

گوارا ، خوش ، خوش‏آينده ، عذب ،آسان به گلو شونده جايز و انّ لكم فى الانعام لعبرةً نسقيكم ممّا فى بطونه منبين فرثٍ و دمٍ لبناً خالصاً سائغاً للشاربين : شما هوشمندان را در مورد چهارپايانپندى و دليل و برهانى است "بر خداوندى حكيم و مدبّر" كه ما "خداوند" از ميان سرگينو خون، شيرى ناب و گواراى نوشنده به شما مى‏نوشانيم "نحل:66"

سائِف

شمشيردار ج : سوائف

/ 813