فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
طينُ خَزَفى: خاك چينى.
طينُ الْعَقْد: زير طاق.
طينُ اَرمَنى: گِل ارمنى.
طينُ اَسْوانى: خاك نسوز.
طَيَّان: ناوه كش.
هُوَ يابِسُ الطّينَةِ: او خوش خوى نيست و سرشت خوب ندارد.
مَكانٌ طانٌ، يَوْمٌ طانٌ و اَرضٌ طانَة: جاى پر گِل.
طِيانَة: گل كارى كردن.
طَيَّان: گل ساز.
مَطين: سقف گل اندود.
مُطَيَّن (اسم است): آنكه به گل كارى حريص است.
(طَيْهُوج): پرنده تيهو.