فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مُعايَنَة و عِيان: برادر پدر و مادرى، ديدن به چشم.

سِقاءٌ مُتَعَيِّن (مبنيّاً للفاعل): مشك كه از آن آب چكد يا مشك نو.

مُعْتان: آب و گاه منزل جوينده قوم، رائد قوم.

(عاهَ) الْمالُ عَيْهاً، ض: آفت رسيده شد به مال.

عائِهَة: فرياد و خروش.

عاهَة: آفت.

اَرضٌ مَعْيُوهَة: زمين پرآفت.

(عَىَّ) بِالْاَمْرِ عِيّاً و عَياءً، ف: درماند در كار يا به مراد خود راه نيافت و مطابقت و استواريش را نتوانست.

عَىَّ: عاجز و ناتوان شد.

عَىَّ الْمَرَض: بيمار شد.

عَىَّ فِى الْكَلامِ: لكنت پيدا كرد.

عَيِىَ فى مَنْطِقِهِ: بسته شد بر وى سخن و بيان كردن نتوانست.

عَيَيْتُهُ: نتوانستم آن را و درماندم از آن.

اَعْيَى الْماشى اِعايَةً: مانده شد چهارپا.

اَعْيَى السَّيْرُ الْبَعيرَ: مانده گردانيد راه شتر را (لازم و متعدى).

اَعْياهُ الدَّاءُ: مانده كرد او را بيمارى و عاجز نمود، شفا نيافت از بيمارى.

اَعْيا: سست و ضعيف شد، خسته كرد.

اَعْيا عَلَيْهِ الْاَمْرُ: دشوار شد كار بر او.

عَيَّا تَعْيِيَةً و عايا مُعاياةً: سخن دشوار آورد.

عايا صاحِبَهُ: سخنى به رفيق خود گفت كه مفهوم او نشد.

/ 5263