فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عَطْفُ الْبَيان: (در علم نحو) بدل، حالت بدل.

غَنِىٌّ عَنِ الْبَيانِ: بى نياز از اثبات.

اِسْتَبانَ: پيدا و آشكار گرديد، آشكار كرد.

تَبايَنا: جدا شدند از همديگر.

بَيْن: جدائى، پيوستگى، دورى، فضيلت و فزونى، ميان، وسط.

غُرابُ الْبَيْن: زاغ پيسه يا منقار و پا سرخ.

بِيْن - بُيُون، ج: حد فاصله بين دو زمين، كناره، ارتفاع زمينى كه با ريگ و گل و سنگ درآميخته باشد، مسافت مقدار ديدن چشم.

وَ جَعَلْنا بَيْنَهُما زَرعاً (آيه): ميان آندو باغ كِشتَنى قرار داديم.

بائِن: كسى كه از چپ درآيد به دوشيدن شتر، (و معلى آن است كه از راست آيد)، كمان نرم كه زه آن دور باشد.

اِمْرَاَةٌ بائِن: زنى است كه به طلاق از شوهر جدا گرديده باشد.

بائِنَة - بَوائِن، ج: كمان نرم كه زه آن دور باشد، چاه فراخ و گود.

تَطْليقَةٌ بائِنَة: طلاقى كه رجوع در آن نباشد.

بَيان: فصاحت و بلاغت.

اَبْيَن: فصيحتر.

بَيُون: چاه فراخ و گود.

بَيِّن - اَبْيِناء و بُيَناء، ج: پيدا و آشكار، مرد فصيح.

بَيِّنَة - بَيِّنات، ج: حجت و دليل واضح.

بَيْتان و تَبْيان: پيدا و آشكار كردن، تِبيان.

بَيانات: معلومات، اطلاعات.

بَيانى: توضيحى.

/ 5263