حاج شيخ مرتضي حائري يزدي «شيداي عترت»
نويسنده: احمد محيطي اردكانيتباري پاك
حاج آقا مرتضي، فرزند ارشد آية اللّه مؤسس حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي، روز چهاردهم ذي حجه سال 1334 هـ .ق در اراك به دنيا آمد.1پدر بزرگوارش مرحوم آية اللّه العظمي حاج شيخ عبدالكريم در سال 1280 ه··ق در مهرجرد ميبد ديده به جهان گشود و پدربزرگش؛ مرحوم محمد جعفر مهرجردي، فردي صالح، پرهيزكار و متّقي و مادرش از اهالي اردكان بود كه پس از ازدواج با آقامحمد جعفر به مهرجرد كه در دو فرسخي اردكان ميباشد، نقل مكان كرد.آية اللّه مؤسس با راهنمايي آقاي مير ابوجعفر، نزد ملاّ علي اصغر مجدالعلماء اردكاني، صاحب كتاب «هدية المهدوية» در اردكان به تحصيل پرداخت. سپس به يزد و از آنجا به كربلا، سامرا و نجف رفت و به درجات عالي علمي دست يافت. تا اينكه در سال 1333 يا 1332 هـ .ق به اراك2 مهاجرت كرد و بيش از هشت سال در آن شهر عهدهدار حوزه علميه و تربيت طلاب و فضلا گرديد و بالاخره در ماه رجب 1340 همراه با آية اللّه سيد محمد تقي خوانساري (متوفاي 1371 هـ .ق)، آية اللّه حاج ميرزا مهدي بروجردي(متوفاي 1388 هـ .ق)، شيخ احمد مهرجردي يزدي و فرزندش، آقا مرتضي كه در اين ايام بيش از شش سال نداشت به قم آمد و با اصرار علما و اهالي قم در اين شهر مقيم گرديد.3اوّلين اقدام مهم مرحوم آية اللّه حائري در اين سال تأسيس حوزه علميه قم در شرايط دشوار آن روز، كه تقريباً با كودتاي انگليسي رضاخان مصادف بود، ميباشد.رضاخان بعد از تحكيم پايههاي قدرت خود، تلاش گستردهاي براي انحلال حوزه نوپاي قم داشت و اگر لطف خدا و عنايت حضرت ولي عصر (ارواحنا فداه) و همت پشتكار و مقاومت مرحوم شيخ عبدالكريم نبود، بيترديد اثري از آن زحمات باقي نميماند.4آن فقيه بزرگوار سرانجام در شب 17 ذيقعده سال 1355، مطابق 1215 هـ .ق در سن 83 سالگي به ديار باقي شتافت، و پيكر مطهرش، در رواق بالاي سر حضرت معصومه3 به خاك سپرده شد. يادش گرامي و راهش پر رهرو باد.5ويژگيهاي اخلاقي، فعاليتهاي اجتماعي، استادان و شاگردان و آثار باقيمانده و ديگر خصوصيات آن عالم وارسته در اين مختصر نميگنجد، تنها به سخن بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران امام خميني1 در اين باره بسنده ميكنيم:«من خود در علماي زمان خود كساني را ديدم كه رياست تامه يك مملكت، بلكه قطر* شيعه را داشتند و سيره آنها تالي تلوسيره رسول اكرم6 بود. جناب استاد معظّم و فقيه مكرّم حاج شيخ عبدالكريم يزدي حائري كه از هزار و سيصد و چهل تا هزار و سيصد و پنجاه و پنج رياست تامه و مرجعيت كامله قطر شيعه را داشت، همه ديديم كه چه سيرهاي داشته، با نوكر و خادم خود هم سفره بود و هم غذا بود. روي زمين مينشست و با اصاغر طلاب** مزاحهاي عجيب و غريب ميفرمود، اخيراً كه كسالت داشت، بعد از مغرب بدون ردا يك رشته مختصري دور سرش پيچيده بود و گيوه به پا كرده، در كوچه قدم ميزد، وقعش*** در قلوب بيشتر ميشد و به مقام او از اين كارها لطمهاي وارد نميآورد».امام راحل(ره) در جاي ديگر نيز فرمودند:«آيا ما مفت خوريم كه مرحوم حاج شيخ عبدالكريم ما وقتي كه از دنيا ميرود، همان شب آقازادههايش شام نداشتند؟!»6استادان
حاج آقا مرتضي در خاندان علم و فضيلت و تقوا رشد نمود و در تحصيل علم و دانش بسيار كوشا بود، بعد از اتمام دروس مقدماتي، فقه و اصول و فلسفه را نزد استادان شايسته و آيات عظام فرا گرفت كه بعضي از آنها عبارتند از:1ـ آية سيد محمدرضا گلپايگاني: وي ميفرمود: پدر بزرگوارشان مرحوم آية اللّه مؤسس1 به من فرمود: فرائد الاصول را براي ايشان درس بگو، و به او اجازه بده كه حرف بزند و مطلبي كه به ذهنش ميآيد، بيان كند.كاملاً معلوم است كه مرحوم پدرشان بسيار عنايت داشتند كه فقاهت و اجتهاد فرزندشان شكوفا شود و به مراتب عالي علمي نايل گردد.72ـ آية اللّه سيد محمدتقي خوانساري(متوفاي 1371 هـ .ق)3ـ آية اللّه سيد محمد محقق داماد(متوفاي 1388 هـ .ق) داماد حاج شيخ عبدالكريم حائري.پاكت نامهها و تلگرافها كه براي ايشان ميآمد، نگه ميداشتند و درس خارج فقه و اصول را روي آنها مينوشت.4ـ پدرشان، آية اللّه حاج شيخ عبدالكريم حايري(متوفاي 1355 هـ .ق)5ـ آية اللّه سيد محمد حجت كوه كمرهاي(متوفاي 1372 هـ .ق) پدر خانم حاج آقا مرتضي حائري.6ـ آية اللّه حاج سيد حسين بروجردي(متوفاي 1380 هـ .ق)7ـ امام خميني1 بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران(متوفاي 1368 هـ.ش)8تدريس
آية اللّه حاج آقا مرتضي، بيش از چهل سال در حوزه علميه قم به تدريس سطح و خارج فقه و اصول پرداخت و شاگردان ممتازي تربيت و تحويل جامعه داد.وي در نحوه تدريس كمتر به نقل اقوال ديگر علما ميپرداخت، ولي در تقسيمبندي مطالب و تبيين ادّله آن و انتخاب نظر خويش بسيار دقيق و ممتاز بود.9بعضي از شاگردانش عبارتند از آيات عظام
سيد عباس خاتم يزدي، شيخ حسين شب زندهدار، شهيـد محمـد مهدي رباني املشي، محمد محمدي ري شهري، حجةالاسلام شيخ محمد حسين امراللهي (مسؤول تحقيق و تنظيم و نشر آثار استاد)، ميرزا محمد پيشوايي ترك آبادي،10 شيخ محمد حسين بهجتي، «شفق» امام جمعه اردكان، سيد علي آقا محقق داماد (خواهرزاده حاج آقا مرتضي حائري)، محمد حسين اشعري، سيد حسن آل طه و سيد صادق حسيني مآب يزدي.11گاهي سه جزء قرآن را در يك ساعت تلاوت ميكرد و در سه روز تمام قرآن را ختم مينمود.ويژگيهاي اخلاقي
مرحوم حاج آقا مرتضي فرزند برومند و خلف صالح مرحوم آية اللّه مؤسس زهد و تقوا، ساده زيستي، دوري از مظاهر فريبنده دنيا، ناديده گرفتن تشريفات ظاهري، پرهيز از خلاف گويي و تملق و ديگر صفات نيكو را از آن پدر بزرگوار به ارث برده بود.با آنكه فقيهي ماهر و مجتهد و استادي ژرف انديش بود، رساله عمليه ننوشته و هيچ گاه دنبال مرجعيت نبود، حتي براي درس گفتن بر منبر نمينشست با آنكه جمعيت شاگردان وي كم نبود، باز پاي منبر روي زمين مينشست و درس ميگفت.12عدالت
به مرحوم آية اللّه مؤسس گفتند، شما پولهاي سهم امام1 و سهم سادات را در منزل نگهداري نكنيد، ممكن است اتفاقي بيفتد.ايشان فرمودند: «ما كسي در خانه نداريم، جز آقا مرتضي كه عادل است و مهدي كه پسر خوبي است».13پرهيز از دروغ
مردي كه خدمتكار آقا مرتضي بود، گفت: يك روز آقايي آمد درِ منزل و از آقا مرتضي كمكي ميخواست كه در توان آقا نبود. كسي از اهل خانه به من گفت: برو و بگو آقا در منزل نيست. ايشان برآشفت و گفت يعني دروغ بگوييم! هرگز! سپس خودشان آمدند و با احترام عذر شخص را خواستند.هر گاه ميخواست كسي را تأييد كند، ميگفت: تا به حال از او دروغ نشنيدم.14احترام به شخصيت ديگران
بارها ميفرمود: من به خانواده سفارش ميكنم كه خادم خانه را با تجليل نام ببر و خود هرگاه ميخواست خادم را كه نامش رحمت اللّه بود، صدا زند، ميفرمود: آقا مشهدي رحمت اللّه.سپس ميفرمود: هركس پيش خودش شخصيتي دارد و شخصيت اشخاص محترم است.15زهد و پرهيز از اسراف
وي تا آخر عمر در خانه پدريش كه با خشت و گل ساخته شده بود، زندگي كرد بدون اينكه آن را نوسازي كند يا تغيير دهد. يك وقت سقف يكي از ساختمانهاي منزل مشرف به خراب شدن بود، معماري حاضر شد با خرج خودش بدون اينكه از سهم مبارك امام7 باشد، آن را بازسازي كند. اوّل حاج آقا مرتضي پذيرفت، امّا چند روز بعد پشيمان شد و فرمود: هنوز ساختمان محكم است و براي عمر ما كافي است.ديگري خواست همه خانه را خراب كند و در چند طبقه باز سازي كند تا جوابگوي حوائج و رفت و آمدها را بدهد، اما ايشان نپذيرفتند.وي آنقدر مراعات وجوه و اموال عمومي را ميكرد كه پاكت نامهها و تلگرافها كه براي ايشان ميآمد، نگه ميداشتند و درس خارج فقه و اصول را روي آنها مينوشت.16خدمات اجتماعي و كمك به درماندگان
اهتمام به رفع گرفتاريهاي مردم درمانده، بر طرف كردن مشكلات زندگي آنها از ديگر خصوصيات بارز اين مرد بزرگ بود.درب خانهاش به روي مردم باز بود، حاجتمندان به راحتي ميتوانستند نيازهاي خود را با وي در ميان بگذارند و مشكلات خود را به وسيله او حل كنند. تعدادي از بازاريان محترم و تجار و بازرگانان متدين و كسبه علاقهمند به امور خير، به سرپرستي حاج آقا مرتضي حائري، براي رفع نيازمنديهاي يتيمان و درماندگان جلساتي داشتند و يتيمان زياد و خانوادههاي بيسرپرست بسياري زير پوشش داشتند و به شكل آبرومندانه به وضع آنها رسيدگي ميكردند و به زندگي بيرونق آنان سامان ميبخشيدند. نان، غذا، لباس و گاهي جهيزيه دختران بيسرپرست و مخارج ازدواج و عروسي آنها را با احترام تأمين ميكردند.17تلاوت قرآن
اين فقيه بزرگوار، بسيار قرآن تلاوت ميكرد به گونهاي كه ميتوان گفت بيشتر آيات آن را حفظ شده بود. بدين سبب گاهي سه جزء قرآن را در يك ساعت تلاوت ميكرد و در سه روز تمام قرآن را ختم مينمود.بارها ميفرمود: وقتي در آيات قرآني تأمل و دقت ميكنم، هر آيهاي از آن به اندازهاي جامعيت دارد كه به نظر معجزه آسا است و هر آيهاي عصاي موسي است.در حاشيه قرآني كه تلاوت مينمود، نظريات تفسيري خودشان را نيز مينوشتهاند كه هنوز مخطوط آنها باقي است.18عشق به علي بن موسي الرضا7
وي علاقه خاصي به اهل بيت: بويژه حضرت امام رضا7 داشت و به گونهاي كه اگر در درس هم نام علي بن موسي الرضا7 را ميشنيد، اشك از ديدگانش سرازير ميگشت. بدين جهت بيشتر تعطيلات حوزه در مشهد مقدس در جوار آن امام همام7 بسر ميبرد. بنابر اظهار خودشان بيش از شصت سفر به خراسان رفتند و هر بار مدتها در آنجا بودند و عنايت خاصي به زيارت امام رضا7 داشت.به سادات و ذريّه پيامبر اكرم6 علاقه خاصي داشتند و براي آنها احترام ويژهاي قائل بودند.19زيارت حضرت معصومه(س)
صبح پنج شنبه 16 صفر 1405 داخل حرم مطهر حضرت معصومه(س) نزديك درب ايوان طلا، به فاصله حدود دو متري ضريح مطهّر ايستاده، زيارت آن حضرت را تمام كرده بودم كه آية اللّه حاج آقا مرتضي حائري آمدند و در همان نزديكي ايستاده مشغول زيارت شدند.پس از اتمام زيارت، دو روحاني از شاگردان آن بزرگوار آمدند و راجع به مكان زيارت در اين حرم و معناي اين جمله كه بايد زيارت«عند رأسها» باشد سؤال كردند. وي در جواب آن دو روحاني اينگونه فرمود:«عند رأسها» غير از «فوق رأسها» است. و در اينجا كه من ايستادهام(نزديك درب ايوان طلا) هم «عند رأسها» صدق ميكند و هم رو به قبله ايستادهام.سپس فرمودند: من در خواب، ديدم كه وليعصر امام زمان(عجل اللّه تعالي فرجه) و دو نفر ديگر با هم در همين جا كه من ايستادهام، مشغول زيارت خواندن بودند.20ايشان اضافه فرمودند: افرادي كه بالاسر حضرت رو به قبله ميايستند و زيارت ميخوانند، در حقيقت پشت به رأس آن حضرت كردهاند.آية اللّه حاج آقا مرتضي پس از اتمام جواب آمدند بالاي سر آن حضرت و توقف كوتاهي كردند و بعد در گوشهاي از مسجد بالاسر مقداري نشستند و دعا خواندند. سپس نزد قبر پدر بزرگوارشان رفته مشغول تلاوت قرآن و دعا شدند.مكاشفات و صفاي باطن
آن عارف فقيه، داراي مقامات معنوي بالايي بودند، خوابهاي صادق و مكاشفات عجيبي داشتند، بعضي از آنها را در يادداشتهاي خودشان ذكر كردهاند. يك نمونه آن چنين است كه خود نگاشتهاند:«در سفر دوم كه به مشهد وقتي در آيات قرآني تأمل و دقت ميكنم، هر آيهاي از آن به اندازهاي جامعيت دارد كه به نظر معجزه آسا است و هر آيهاي عصاي موسي است.مقدس در خدمت صديق محترم آقاي حاج آقا مجتبي اراكي رفتم، ايشان حقير را به خانه برد و نگذاشت با جناب آقاي محمدي در مدرسه سليمانخان زندگي كنم و در خانه ايشان بودم كه خواب بودم و از حضرت ابي الحسن الرضا(عليه آلاف التحية و الثناء) حاجتي خواسته بودم. از خواب كه بلند شدم، ديدم به ديوار جواب آن به طريق اجمال كه موكول به اراده حق متعالي نموده بود، نوشته شده است پس از ديدن محو شد».21ذوق شعري
حاج آقا مرتضي علاوه بر مقام بالاي علمي و فقاهتي، ذوق شعري نيز داشت، نمونهاي از اشعارش كه متضمن فضيلت زيارت امام هشتم7 و التجاء به دربار آن امام همام است و در جمادي الثاني 1389 در مشهد مقدس سروده شده و در حرم مطهر قرائت گرديد، چنين است:
آفتاب آسمان علم و دين
آنكه راز عَلَّم الاسماء در اوست
جانشين ذات رب العالمين
ترك كوي خود كند در كوي من
وارهانم زائرم را از بلا
من سه بار او را بيايم در محن
كه گهي از ميسره گه ميمنه
سوي صاحب نامهها پرّان شود
از صراط و رفتن از ظلمت به نور
گاه سنجش غير گاه بخشش است
كه نباشد عفو و بخشش در نظر
از گران سرمايه موفور خود
نامهها چون بوستان رنگين شود
راه را سازم برايش شاهراه
اي كه باشي بر رضاي حق رضا
لطفها بايد بيابي دم بدم
لطفهايي كه تو را ميشايدت
با جميع دوستان واقربا
و از خرافات جهات دورم كني
اي مهين سبط امير الاوصياء
از قدومت گلخنم گلشن كني
بلكه باشد از بهشت، اكبر، رضا23
روي مهر تو بهشت است اي رضا
در خصال22 آمد كه نور هشتمين
لابس خلعت ز خلوتگاه دوست
مظهر اسماء خلاق مبين
گفت هركس كو بيايد سوي من
من به ديدارش روم ديگر سرا
او اگر يك بار آيد نزد من
اندر آن هنگامه پر هيمنه
نامههاي بندگان از خوب و بد
و اندر آن معبر كه ميبايد عبور
و اندر آن موقف كه وقت سنجش است
اندر اين هنگامههاي پر خطر
ميدهم سرمايهها از نور خود
تا كه ميزان عمل سنگين شود
با همان سرمايه با اذن اله
اي عليّ عالي اي نور خدا
من به ديدارت مكرر آمدم
هم به دنيا هم به عقبي بايدت
در پناه خود همي گيري مرا
در دلم نور معارف افكني
از تو خواهم اي وليّ اتقياء
وقت مردن كلبهام روشن كني
روي مهر تو بهشت است اي رضا
روي مهر تو بهشت است اي رضا
آثار باقيمانده
كتابهاي چاپ شده:
1ـ «ابتغاء الفضيلة في شرح الوسيله»، كه محور بحث در اين كتاب، مكاسب محرمه از كتاب «وسيلة النجاة» زعيم بزرگ مسلمين آقا آسيد ابوالحسن اصفهاني1 است و جلد اول آن به چاپ رسيده.2ـ «رسالهاي در نماز جمعه».3ـ «كتاب الخمس»، با تحقيق حجةالاسلام شيخ محمدحسن امراللهي.4ـ «پرتوي از انوار آسماني»، تحت عنوان «علوم قرآن» درباره اعجاز قرآن است.5ـ «مباحثي در تفسير سوره حمد» كه در مجله كتابخانه مسجد اعظم به چاپ رسيده است.6ـ «رسالهاي در خلل صلاة».كتابهاي چاپ نشده:
1ـ «رسالهاي در نماز مسافر».2ـ «رسالهاي در طهارت».3ـ «دوره كامل اصول» در سه جلد.4ـ يادداشتهايي به خط خودشان در 135 صفحه. كه توسط آيتاللّه استادي در دست چاپ است.5ـ مجموعه چند سخنراني در ايام فاطميّه.28وفات
مرحوم آية اللّه حاج آقا مرتضي حائري پس از عمري تلاش و كوشش در راه احياي دين مبين اسلام و تربيت شاگرداني والامقام دچار كسالت قلبي شده و اين موجب گرديده بود گاهي در كار تدريسشان وقفهاي به وجود آيد. خصوصاً در ماههاي اخير عمرشان كه با سختي تدريس ميفرمود، امّا عنايت و توجه و اهميت درس براي ايشان به اندازهاي بود كه با همان حال مريضي به خود اجازه نميدادند كه درس را تعطيل كنند.حاج آقا مرتضي بعد از دستگيري امام خميني1 همراه علماي ديگر قم اعلاميههاي مشتركي در تأييد نهضت آن قائد عظيمالشأن امضا نمود.بالاخره در شب 24 جمادي الثاني 1406 مصادف با 25 اسفند 1364 روح پاكش به ملكوت اعلي پيوست.صبح روز بعد، جنازه آن زاهد عالم را از مدرسه روبروي منزلشان تشييع كردند و به صحن حرم مطهر حضرت معصومه(س) آوردند. آية اللّه حاج سيد محمدرضا گلپايگاني(ره) بر پيكر پاك آن مرحوم نماز خواندند و جنازه را به سوي مسجد بالاسر آن حضرت بردند و پايين پاي پدر بزرگوارش به خاك سپردند.امام خميني1 پيام تسليتي براي حوزههاي علميه و خانواده وي ارسال كردند كه متن آن چنين است:«رحلت اسف انگيز حضرت آية اللّه حاج آقا مرتضي حائري (رحمة اللّه عليه) موجب كمال تأثر و تاسف گرديد. ايشان در علم و عمل، به حق، خلف بزرگوار مرحوم آية اللّه العظمي استاد معظم حضرت آقاي شيخ عبدالكريم2 بودند و كفي به شرفا و سعادة.اينجانب از اوائل تأسيس حوزه علميه پربركت قم كه به دست مبارك پدر بزرگوارشان تأسيس شد و موجب آن همه بركات شد، آشنايي با ايشان داشته و پس از مدتي از نزديك، معاشر و دوست صميمي بوديم و در تمام مدت طولاني معاشرت جز خير و سعي در انجام وظيفه علميه و دينيه از ايشان مشاهده ننمودم. اين بزرگوار علاوه بر مقام فقاهت و عدالت از صفاي باطن، به طور شايسته برخوردار بودند و از اوائل نهضت اسلامي ايران از اشخاص پيشقدم در اين نهضت مقدس بودند فجزاهاللّه عن الاسلام خيراً.اينجانب به ملت محترم ايران به ويژه اهالي وفادار قم و حضرات علماي اعلام مدرسين معظم حوزه علميه قم تسليت عرض ميكنم و براي خاندان معظم ايشان و فاميل محترمشان خصوصاً حضرت حجة الاسلام آقاي حاج آقا مهدي حائري (اعزه اللّه) از خداوند تعالي طلب صبر جميل و اجر جزيل مينمايم.اميد است عنايت حضرت بقية اللّه (روحي و ارواح العالمين لمقده الفداء) شامل حال همه آنان و همه ملت مسلمان باشد والسلام علي عباداللّه الصالحين، 15 اسفند 64، برابر با 24 جمادي الثاني سال 1406 هـ .قروح اللّه الموسوي الخميني.»در همين تاريخ، پيام تسليتي از آية اللّه سيد محمدرضا گلپايگاني هم به همين مضامين صادر گرديد و ابلاغ شد.29* قطر = يعني اقليم، ناحيه.
*** وقع = ارزش.
** اصاغر طلاب يعني طلاب مبتدي و جديد.
1 ـ كتاب الخمس، حاج شيخ مرتضي حائري، تحقيق حاج شيخ محمد حسين امراللهي، ج اوّل، ص 6.
2 ـ در كتاب الخمس، آمده است: وي در سال 1322 هـ .ق به اراك رفت.
3 ـ آية اللّه مؤسس مرحوم آقاي حاج شيخ عبدالكريم حائري1، علي كريمي جهرمي، ج اوّل، ص 56.
4 ـ مجله نور علم، ش مسلسل 11، ص 109.
5 ـ ر.ك: ريحانة الادب، محمد علي مدرس، ج 1، ص 66، آينه دانشوران، سيد عليرضا ريحان يزدي، ص 22، تاريخ اردكان، علي سپهري، ج 1، ص 213.
6 ـ آية اللّه مؤسس، علي كريمي جهرمي، ص 54.
7 ـ همان، ص 128.
8 ـ همان، ص 128، كتاب الخمس، حاج آقا مرتضي حائري، ص 7 و زندگاني زعيم بزرگ عالم تشيع آية اللّه بروجردي، علي دواني، ص 265.
9 ـ گفتگو با حجة الاسلام آميرزا محمد پيشوايي كه در حدود چهل سال در درس ايشان شركت نموده، با ايشان محشور بوده است.
10 ـ تُرك آباد، روستايي در 5 كيلومتري اردكان است.
11 ـ گفتگو با حجةالاسلام حاج شيخ محمد حسين امراللهي، مسؤول تحقيق و تنظيم و نشر آثار استاد، و آقاي پيشوايي.
12 ـ آية اللّه مؤسس، جهرمي، ص 131 - 130.
13 ـ همان، و گفتگو با حجج اسلام، پيشوايي و امراللهي.
14 ـ همان.
15 ـ همان.
16 ـ همان.
17 ـ همان.
18 ـ همان.
19 ـ همان.
20 ـ آية اللّه حاج شيخ حسين شب زندهدار نيز اين خواب را در درس اخلاقشان در فيضيه روز 17/8/69 از مرحوم حاج آقا مرتضي بيان كردند.
21 ـ زيراكس يادداشتهاي حاج آقا مرتضي، ص 32.
22 ـ مقصود، كتاب خصال شيخ صدوق(متوفاي 381 هـ .ق) است كه در آنجا آمده: قال الرضا (عليه السلام) من زارني علي بعد داري اتيته يوم القيامة في ثلاث مواطن حتي اخلصه من اهوالها: اذا تطايرت الكتب يمينا و شمالا و عند الصراط و عند الميزان. الخصال باب الثلاثه، ح 220.
23 ـ آية اللّه مؤسس، جهرمي، ص 142 - 139 به نقل از مكتب اسلام سال 26، ش 2.
24 ـ آية اللّه مؤسس، جهرمي، ص 153.
25 ـ بررسي و تحليلي از نهضت امام خميني در ايران، سيد حميد روحاني، ص 149.
26 ـ آية اللّه مؤسس، جهرمي، ص 155، و بررسي و تحليلي از نهضت امام خميني در ايران، روحاني، ص 150.
27 ـ آية اللّه مؤسس، جهرمي، ص 168.
28 ـ كتاب الخمس، ص 9 - 8، و آية اللّه مؤسس، جهرمي، ص 134 - 133.
29 ـ آية اللّه مؤسس، جهرمي، ص 169 - 168.