حاج شيخ مرتضي حائري يزدي «شيداي عترت» - حاج شیخ مرتضی حائری یزدی شیدای عترت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حاج شیخ مرتضی حائری یزدی شیدای عترت - نسخه متنی

احمد محیطی اردکانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




حاج شيخ مرتضي حائري يزدي «شيداي عترت»

نويسنده: احمد محيطي اردكاني

تباري پاك

حاج آقا مرتضي، فرزند ارشد آية اللّه‏ مؤسس حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي، روز چهاردهم ذي حجه سال 1334 هـ .ق در اراك به دنيا آمد.1

پدر بزرگوارش مرحوم آية اللّه‏ العظمي حاج شيخ عبدالكريم در سال 1280 ه··ق در مهرجرد ميبد ديده به جهان گشود و پدربزرگش؛ مرحوم محمد جعفر مهرجردي، فردي صالح، پرهيزكار و متّقي و مادرش از اهالي اردكان بود كه پس از ازدواج با آقامحمد جعفر به مهرجرد كه در دو فرسخي اردكان مي‏باشد، نقل مكان كرد.

آية اللّه‏ مؤسس با راهنمايي آقاي مير ابوجعفر، نزد ملاّ علي اصغر مجدالعلماء اردكاني، صاحب كتاب «هدية المهدوية» در اردكان به تحصيل پرداخت. سپس به يزد و از آنجا به كربلا، سامرا و نجف رفت و به درجات عالي علمي دست يافت. تا اينكه در سال 1333 يا 1332 هـ .ق به اراك2 مهاجرت كرد و بيش از هشت سال در آن شهر عهده‏دار حوزه علميه و تربيت طلاب و فضلا گرديد و بالاخره در ماه رجب 1340 همراه با آية اللّه‏ سيد محمد تقي خوانساري (متوفاي 1371 هـ .ق)، آية اللّه‏ حاج ميرزا مهدي بروجردي(متوفاي 1388 هـ .ق)، شيخ احمد مهرجردي يزدي و فرزندش، آقا مرتضي كه در اين ايام بيش از شش سال نداشت به قم آمد و با اصرار علما و اهالي قم در اين شهر مقيم گرديد.3

اوّلين اقدام مهم مرحوم آية اللّه‏ حائري در اين سال تأسيس حوزه علميه قم در شرايط دشوار آن روز، كه تقريباً با كودتاي انگليسي رضاخان مصادف بود، مي‏باشد.

رضاخان بعد از تحكيم پايه‏هاي قدرت خود، تلاش گسترده‏اي براي انحلال حوزه نوپاي قم داشت و اگر لطف خدا و عنايت حضرت ولي عصر (ارواحنا فداه) و همت پشتكار و مقاومت مرحوم شيخ عبدالكريم نبود، بي‏ترديد اثري از آن زحمات باقي نمي‏ماند.4

آن فقيه بزرگوار سرانجام در شب 17 ذيقعده سال 1355، مطابق 1215 هـ .ق در سن 83 سالگي به ديار باقي شتافت، و پيكر مطهرش، در رواق بالاي سر حضرت معصومه3 به خاك سپرده شد. يادش گرامي و راهش پر رهرو باد.5

ويژگيهاي اخلاقي، فعاليتهاي اجتماعي، استادان و شاگردان و آثار باقيمانده و ديگر خصوصيات آن عالم وارسته در اين مختصر نمي‏گنجد، تنها به سخن بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران امام خميني1 در اين باره بسنده مي‏كنيم:

«من خود در علماي زمان خود كساني را ديدم كه رياست تامه يك مملكت، بلكه قطر* شيعه را داشتند و سيره آنها تالي تلوسيره رسول اكرم6 بود. جناب استاد معظّم و فقيه مكرّم حاج شيخ عبدالكريم يزدي حائري كه از هزار و سيصد و چهل تا هزار و سيصد و پنجاه و پنج رياست تامه و مرجعيت كامله قطر شيعه را داشت، همه ديديم كه چه سيره‏اي داشته، با نوكر و خادم خود هم سفره بود و هم غذا بود. روي زمين مي‏نشست و با اصاغر طلاب** مزاحهاي عجيب و غريب مي‏فرمود، اخيراً كه كسالت داشت، بعد از مغرب بدون ردا يك رشته مختصري دور سرش پيچيده بود و گيوه به پا كرده، در كوچه قدم مي‏زد، وقعش*** در قلوب بيشتر مي‏شد و به مقام او از اين كارها لطمه‏اي وارد نمي‏آورد».

امام راحل(ره) در جاي ديگر نيز فرمودند:

«آيا ما مفت خوريم كه مرحوم حاج شيخ عبدالكريم ما وقتي كه از دنيا مي‏رود، همان شب آقازاده‏هايش شام نداشتند؟!»6

استادان

حاج آقا مرتضي در خاندان علم و فضيلت و تقوا رشد نمود و در تحصيل علم و دانش بسيار كوشا بود، بعد از اتمام دروس مقدماتي، فقه و اصول و فلسفه را نزد استادان شايسته و آيات عظام فرا گرفت كه بعضي از آنها عبارتند از:

1ـ آية سيد محمدرضا گلپايگاني: وي مي‏فرمود: پدر بزرگوارشان مرحوم آية اللّه‏ مؤسس1 به من فرمود: فرائد الاصول را براي ايشان درس بگو، و به او اجازه بده كه حرف بزند و مطلبي كه به ذهنش مي‏آيد، بيان كند.

كاملاً معلوم است كه مرحوم پدرشان بسيار عنايت داشتند كه فقاهت و اجتهاد فرزندشان شكوفا شود و به مراتب عالي علمي نايل گردد.7

2ـ آية اللّه‏ سيد محمدتقي خوانساري(متوفاي 1371 هـ .ق)

3ـ آية اللّه‏ سيد محمد محقق داماد(متوفاي 1388 هـ .ق) داماد حاج شيخ عبدالكريم حائري.

پاكت نامه‏ها و تلگرافها كه براي ايشان مي‏آمد، نگه مي‏داشتند و درس خارج فقه و اصول را روي آنها مي‏نوشت.

4ـ پدرشان، آية اللّه‏ حاج شيخ عبدالكريم حايري(متوفاي 1355 هـ .ق)

5ـ آية اللّه‏ سيد محمد حجت كوه كمره‏اي(متوفاي 1372 هـ .ق) پدر خانم حاج آقا مرتضي حائري.

6ـ آية اللّه‏ حاج سيد حسين بروجردي(متوفاي 1380 هـ .ق)

7ـ امام خميني1 بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران(متوفاي 1368 هـ.ش)8

تدريس

آية اللّه‏ حاج آقا مرتضي، بيش از چهل سال در حوزه علميه قم به تدريس سطح و خارج فقه و اصول پرداخت و شاگردان ممتازي تربيت و تحويل جامعه داد.

وي در نحوه تدريس كمتر به نقل اقوال ديگر علما مي‏پرداخت، ولي در تقسيم‏بندي مطالب و تبيين ادّله آن و انتخاب نظر خويش بسيار دقيق و ممتاز بود.9

بعضي از شاگردانش عبارتند از آيات عظام

سيد عباس خاتم يزدي، شيخ حسين شب زنده‏دار، شهيـد محمـد مهدي رباني املشي، محمد محمدي ري شهري، حجة‏الاسلام شيخ محمد حسين امراللهي (مسؤول تحقيق و تنظيم و نشر آثار استاد)، ميرزا محمد پيشوايي ترك آبادي،10 شيخ محمد حسين بهجتي، «شفق» امام جمعه اردكان، سيد علي آقا محقق داماد (خواهرزاده حاج آقا مرتضي حائري)، محمد حسين اشعري، سيد حسن آل طه و سيد صادق حسيني مآب يزدي.11

گاهي سه جزء قرآن را در يك ساعت تلاوت مي‏كرد و در سه روز تمام قرآن را ختم مي‏نمود.

ويژگيهاي اخلاقي

مرحوم حاج آقا مرتضي فرزند برومند و خلف صالح مرحوم آية اللّه‏ مؤسس زهد و تقوا، ساده زيستي، دوري از مظاهر فريبنده دنيا، ناديده گرفتن تشريفات ظاهري، پرهيز از خلاف گويي و تملق و ديگر صفات نيكو را از آن پدر بزرگوار به ارث برده بود.

با آنكه فقيهي ماهر و مجتهد و استادي ژرف انديش بود، رساله عمليه ننوشته و هيچ گاه دنبال مرجعيت نبود، حتي براي درس گفتن بر منبر نمي‏نشست با آنكه جمعيت شاگردان وي كم نبود، باز پاي منبر روي زمين مي‏نشست و درس مي‏گفت.12

عدالت

به مرحوم آية اللّه‏ مؤسس گفتند، شما پولهاي سهم امام1 و سهم سادات را در منزل نگهداري نكنيد، ممكن است اتفاقي بيفتد.

ايشان فرمودند: «ما كسي در خانه نداريم، جز آقا مرتضي كه عادل است و مهدي كه پسر خوبي است».13

پرهيز از دروغ

مردي كه خدمتكار آقا مرتضي بود، گفت: يك روز آقايي آمد درِ منزل و از آقا مرتضي كمكي مي‏خواست كه در توان آقا نبود. كسي از اهل خانه به من گفت: برو و بگو آقا در منزل نيست. ايشان برآشفت و گفت يعني دروغ بگوييم! هرگز! سپس خودشان آمدند و با احترام عذر شخص را خواستند.

هر گاه مي‏خواست كسي را تأييد كند، مي‏گفت: تا به حال از او دروغ نشنيدم.14

احترام به شخصيت ديگران

بارها مي‏فرمود: من به خانواده سفارش مي‏كنم كه خادم خانه را با تجليل نام ببر و خود هرگاه مي‏خواست خادم را كه نامش رحمت اللّه‏ بود، صدا زند، مي‏فرمود: آقا مشهدي رحمت اللّه‏.

سپس مي‏فرمود: هركس پيش خودش شخصيتي دارد و شخصيت اشخاص محترم است.15

زهد و پرهيز از اسراف

وي تا آخر عمر در خانه پدريش كه با خشت و گل ساخته شده بود، زندگي كرد بدون اينكه آن را نوسازي كند يا تغيير دهد. يك وقت سقف يكي از ساختمانهاي منزل مشرف به خراب شدن بود، معماري حاضر شد با خرج خودش بدون اينكه از سهم مبارك امام7 باشد، آن را بازسازي كند. اوّل حاج آقا مرتضي پذيرفت، امّا چند روز بعد پشيمان شد و فرمود: هنوز ساختمان محكم است و براي عمر ما كافي است.

ديگري خواست همه خانه را خراب كند و در چند طبقه باز سازي كند تا جوابگوي حوائج و رفت و آمدها را بدهد، اما ايشان نپذيرفتند.

وي آنقدر مراعات وجوه و اموال عمومي را مي‏كرد كه پاكت نامه‏ها و تلگرافها كه براي ايشان مي‏آمد، نگه مي‏داشتند و درس خارج فقه و اصول را روي آنها مي‏نوشت.16

خدمات اجتماعي و كمك به درماندگان

اهتمام به رفع گرفتاريهاي مردم درمانده، بر طرف كردن مشكلات زندگي آنها از ديگر خصوصيات بارز اين مرد بزرگ بود.

درب خانه‏اش به روي مردم باز بود، حاجتمندان به راحتي مي‏توانستند نيازهاي خود را با وي در ميان بگذارند و مشكلات خود را به وسيله او حل كنند. تعدادي از بازاريان محترم و تجار و بازرگانان متدين و كسبه علاقه‏مند به امور خير، به سرپرستي حاج آقا مرتضي حائري، براي رفع نيازمنديهاي يتيمان و درماندگان جلساتي داشتند و يتيمان زياد و خانواده‏هاي بي‏سرپرست بسياري زير پوشش داشتند و به شكل آبرومندانه به وضع آنها رسيدگي مي‏كردند و به زندگي بي‏رونق آنان سامان مي‏بخشيدند. نان، غذا، لباس و گاهي جهيزيه دختران بي‏سرپرست و مخارج ازدواج و عروسي آنها را با احترام تأمين مي‏كردند.17

تلاوت قرآن

اين فقيه بزرگوار، بسيار قرآن تلاوت مي‏كرد به گونه‏اي كه مي‏توان گفت بيشتر آيات آن را حفظ شده بود. بدين سبب گاهي سه جزء قرآن را در يك ساعت تلاوت مي‏كرد و در سه روز تمام قرآن را ختم مي‏نمود.

بارها مي‏فرمود: وقتي در آيات قرآني تأمل و دقت مي‏كنم، هر آيه‏اي از آن به اندازه‏اي جامعيت دارد كه به نظر معجزه آسا است و هر آيه‏اي عصاي موسي است.

در حاشيه قرآني كه تلاوت مي‏نمود، نظريات تفسيري خودشان را نيز مي‏نوشته‏اند كه هنوز مخطوط آنها باقي است.18

عشق به علي بن موسي الرضا7

وي علاقه خاصي به اهل بيت: بويژه حضرت امام رضا7 داشت و به گونه‏اي كه اگر در درس هم نام علي بن موسي الرضا7 را مي‏شنيد، اشك از ديدگانش سرازير مي‏گشت. بدين جهت بيشتر تعطيلات حوزه در مشهد مقدس در جوار آن امام همام7 بسر مي‏برد. بنابر اظهار خودشان بيش از شصت سفر به خراسان رفتند و هر بار مدتها در آنجا بودند و عنايت خاصي به زيارت امام رضا7 داشت.

به سادات و ذريّه پيامبر اكرم6 علاقه خاصي داشتند و براي آنها احترام ويژه‏اي قائل بودند.19

زيارت حضرت معصومه(س)

صبح پنج شنبه 16 صفر 1405 داخل حرم مطهر حضرت معصومه(س) نزديك درب ايوان طلا، به فاصله حدود دو متري ضريح مطهّر ايستاده، زيارت آن حضرت را تمام كرده بودم كه آية اللّه‏ حاج آقا مرتضي حائري آمدند و در همان نزديكي ايستاده مشغول زيارت شدند.

پس از اتمام زيارت، دو روحاني از شاگردان آن بزرگوار آمدند و راجع به مكان زيارت در اين حرم و معناي اين جمله كه بايد زيارت«عند رأسها» باشد سؤال كردند. وي در جواب آن دو روحاني اينگونه فرمود:«عند رأسها» غير از «فوق رأسها» است. و در اينجا كه من ايستاده‏ام(نزديك درب ايوان طلا) هم «عند رأسها» صدق مي‏كند و هم رو به قبله ايستاده‏ام.

سپس فرمودند: من در خواب، ديدم كه ولي‏عصر امام زمان(عجل اللّه‏ تعالي فرجه) و دو نفر ديگر با هم در همين جا كه من ايستاده‏ام، مشغول زيارت خواندن بودند.20

ايشان اضافه فرمودند: افرادي كه بالاسر حضرت رو به قبله مي‏ايستند و زيارت مي‏خوانند، در حقيقت پشت به رأس آن حضرت كرده‏اند.

آية اللّه‏ حاج آقا مرتضي پس از اتمام جواب آمدند بالاي سر آن حضرت و توقف كوتاهي كردند و بعد در گوشه‏اي از مسجد بالاسر مقداري نشستند و دعا خواندند. سپس نزد قبر پدر بزرگوارشان رفته مشغول تلاوت قرآن و دعا شدند.

مكاشفات و صفاي باطن

آن عارف فقيه، داراي مقامات معنوي بالايي بودند، خوابهاي صادق و مكاشفات عجيبي داشتند، بعضي از آنها را در يادداشتهاي خودشان ذكر كرده‏اند. يك نمونه آن چنين است كه خود نگاشته‏اند:«در سفر دوم كه به مشهد

وقتي در آيات قرآني تأمل و دقت مي‏كنم، هر آيه‏اي از آن به اندازه‏اي جامعيت دارد كه به نظر معجزه آسا است و هر آيه‏اي عصاي موسي است.

مقدس در خدمت صديق محترم آقاي حاج آقا مجتبي اراكي رفتم، ايشان حقير را به خانه برد و نگذاشت با جناب آقاي محمدي در مدرسه سليمان‏خان زندگي كنم و در خانه ايشان بودم كه خواب بودم و از حضرت ابي الحسن الرضا(عليه آلاف التحية و الثناء) حاجتي خواسته بودم. از خواب كه بلند شدم، ديدم به ديوار جواب آن به طريق اجمال كه موكول به اراده حق متعالي نموده بود، نوشته شده است پس از ديدن محو شد».21

ذوق شعري

حاج آقا مرتضي علاوه بر مقام بالاي علمي و فقاهتي، ذوق شعري نيز داشت، نمونه‏اي از اشعارش كه متضمن فضيلت زيارت امام هشتم7 و التجاء به دربار آن امام همام است و در جمادي الثاني 1389 در مشهد مقدس سروده شده و در حرم مطهر قرائت گرديد، چنين است:




  • آفتاب آسمان علم و دين
    آنكه راز عَلَّم الاسماء در اوست
    جانشين ذات رب العالمين
    ترك كوي خود كند در كوي من
    وارهانم زائرم را از بلا
    من سه بار او را بيايم در محن
    كه گهي از ميسره گه ميمنه
    سوي صاحب نامه‏ها پرّان شود
    از صراط و رفتن از ظلمت به نور
    گاه سنجش غير گاه بخشش است
    كه نباشد عفو و بخشش در نظر
    از گران سرمايه موفور خود
    نامه‏ها چون بوستان رنگين شود
    راه را سازم برايش شاهراه
    اي كه باشي بر رضاي حق رضا
    لطفها بايد بيابي دم بدم
    لطفهايي كه تو را مي‏شايدت
    با جميع دوستان واقربا
    و از خرافات جهات دورم كني
    اي مهين سبط امير الاوصياء
    از قدومت گلخنم گلشن كني
    بلكه باشد از بهشت، اكبر، رضا23
    روي مهر تو بهشت است اي رضا



  • در خصال22 آمد كه نور هشتمين
    لابس خلعت ز خلوتگاه دوست
    مظهر اسماء خلاق مبين
    گفت هركس كو بيايد سوي من
    من به ديدارش روم ديگر سرا
    او اگر يك بار آيد نزد من
    اندر آن هنگامه پر هيمنه
    نامه‏هاي بندگان از خوب و بد
    و اندر آن معبر كه مي‏بايد عبور
    و اندر آن موقف كه وقت سنجش است
    اندر اين هنگامه‏هاي پر خطر
    مي‏دهم سرمايه‏ها از نور خود
    تا كه ميزان عمل سنگين شود
    با همان سرمايه با اذن اله
    اي عليّ عالي اي نور خدا
    من به ديدارت مكرر آمدم
    هم به دنيا هم به عقبي بايدت
    در پناه خود همي گيري مرا
    در دلم نور معارف افكني
    از تو خواهم اي وليّ اتقياء
    وقت مردن كلبه‏ام روشن كني
    روي مهر تو بهشت است اي رضا
    روي مهر تو بهشت است اي رضا



اوّلين جلسه مراجع بزرگ قم براي مقابله با قوانين باطل، در منزل ايشان تشكيل شد.

مبارزات

از خصوصيات آشكار آن عالم وارسته اين بود كه هيچ گاه در مبارزه با انحرافات و كجروي‏ها سستي نشان نمي‏داد و در مقام نهي از منكر و دفع بدعتها و خلافها شجاع بود.

در زمان حكومت طاغوت، با قوانين ضدخدايي شاه معدوم به طور محسوس مخالفت مي‏نمود و رسماً در صف مبارزان و مخالفان رژيم قرار داشت.

گاهي در مجالس عمومي، عليه نظام ستم‏شاهي سخنراني مي‏كرد.24 تا اينكه جريان انجمنهاي ايالتي و ولايتي پيش آمد، اوّلين جلسه مراجع بزرگ قم براي مقابله با قوانين باطل، در منزل ايشان تشكيل شد.25

روزنامه‏هاي عصر تهران كه تصويب نامه دولت و قيود تغيير يافته آن را منتشر ساختند، نزديك غروب به قم رسيد، و به دنبال آن طوفاني از خشم و ناراحتي در ميان عموم طبقات خاصه جامعه روحانيت پديد آمد، آن روز بعد از نماز مغرب و عشاء تقريباً سه ساعت بعد از رسيدن جرائد در قم، در منزل آية اللّه‏ حائري چند تن از علماء و آيات عظام قم، چون آية اللّه‏ خميني1 و آية اللّه‏ گلپايگاني ... با حضور حاج آقا مرتضي فرزند بزرگوار حاج شيخ عبدالكريم حائري، به طور فوق‏العاده جلسه‏اي تشكيل شد و تا پاسي از شب پيرامون تصويب نامه دولت و نحوه اقداماتي كه مي‏بايد انجام گيرد به مذاكره پرداختند.

بعد از صدور اعلانيه مراجع بزرگ قم، تلگراف ديگري صادر شد كه آقايان علما و آيات عظام مرحوم سيد احمد زنجاني و محقق داماد و حاج شيخ هاشم آملي و حاج آقا مرتضي حائري آن را امضاء كرده بودند و در روز 17 مهرماه 1341 كه فقط يك شب از اعلام آن در جرايد شهر تهران مي‏گذشت مخابره گرديد.26

حاج آقا مرتضي بعد از دستگيري امام خميني1 همراه علماي ديگر قم اعلاميه‏هاي مشتركي در تأييد نهضت آن قائد عظيم‏الشأن امضا نمود و پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران به عنوان يكي از اعضاء مجلس خبرگان قانون اساسي انتخاب شد و در آن مجلس حضور يافت.

امام خميني1 نيز براي اين عالم بزرگوار احترام ويژه‏اي قائل بود و در پيامي وي را چنين ستود:

«اين بزرگوار، علاوه بر مقام فقاهت و عدالت از صفاي باطن به طور شايسته برخوردار بودند و از اوائل نهضت اسلامي ايران از اشخاص پيشقدم در اين نهضت مقدس بودند. فجزاه اللّه‏ عن الاسلام خيراً».27

آثار باقيمانده

كتابهاي چاپ شده:

1ـ «ابتغاء الفضيلة في شرح الوسيله»، كه محور بحث در اين كتاب، مكاسب محرمه از كتاب «وسيلة النجاة» زعيم بزرگ مسلمين آقا آسيد ابوالحسن اصفهاني1 است و جلد اول آن به چاپ رسيده.

2ـ «رساله‏اي در نماز جمعه».

3ـ «كتاب الخمس»، با تحقيق حجة‏الاسلام شيخ محمدحسن امراللهي.

4ـ «پرتوي از انوار آسماني»، تحت عنوان «علوم قرآن» درباره اعجاز قرآن است.

5ـ «مباحثي در تفسير سوره حمد» كه در مجله كتابخانه مسجد اعظم به چاپ رسيده است.

6ـ «رساله‏اي در خلل صلاة».

كتابهاي چاپ نشده:

1ـ «رساله‏اي در نماز مسافر».

2ـ «رساله‏اي در طهارت».

3ـ «دوره كامل اصول» در سه جلد.

4ـ يادداشتهايي به خط خودشان در 135 صفحه. كه توسط آيت‏اللّه‏ استادي در دست چاپ است.

5ـ مجموعه چند سخنراني در ايام فاطميّه.28

وفات

مرحوم آية اللّه‏ حاج آقا مرتضي حائري پس از عمري تلاش و كوشش در راه احياي دين مبين اسلام و تربيت شاگرداني والامقام دچار كسالت قلبي شده و اين موجب گرديده بود گاهي در كار تدريسشان وقفه‏اي به وجود آيد. خصوصاً در ماههاي اخير عمرشان كه با سختي تدريس مي‏فرمود، امّا عنايت و توجه و اهميت درس براي ايشان به اندازه‏اي بود كه با همان حال مريضي به خود اجازه نمي‏دادند كه درس را تعطيل كنند.

حاج آقا مرتضي بعد از دستگيري امام خميني1 همراه علماي ديگر قم اعلاميه‏هاي مشتركي در تأييد نهضت آن قائد عظيم‏الشأن امضا نمود.

بالاخره در شب 24 جمادي الثاني 1406 مصادف با 25 اسفند 1364 روح پاكش به ملكوت اعلي پيوست.

صبح روز بعد، جنازه آن زاهد عالم را از مدرسه روبروي منزلشان تشييع كردند و به صحن حرم مطهر حضرت معصومه(س) آوردند. آية اللّه‏ حاج سيد محمدرضا گلپايگاني(ره) بر پيكر پاك آن مرحوم نماز خواندند و جنازه را به سوي مسجد بالاسر آن حضرت بردند و پايين پاي پدر بزرگوارش به خاك سپردند.

امام خميني1 پيام تسليتي براي حوزه‏هاي علميه و خانواده وي ارسال كردند كه متن آن چنين است:

«رحلت اسف انگيز حضرت آية اللّه‏ حاج آقا مرتضي حائري (رحمة اللّه‏ عليه) موجب كمال تأثر و تاسف گرديد. ايشان در علم و عمل، به حق، خلف بزرگوار مرحوم آية اللّه‏ العظمي استاد معظم حضرت آقاي شيخ عبدالكريم2 بودند و كفي به شرفا و سعادة.

اينجانب از اوائل تأسيس حوزه علميه پربركت قم كه به دست مبارك پدر بزرگوارشان تأسيس شد و موجب آن همه بركات شد، آشنايي با ايشان داشته و پس از مدتي از نزديك، معاشر و دوست صميمي بوديم و در تمام مدت طولاني معاشرت جز خير و سعي در انجام وظيفه علميه و دينيه از ايشان مشاهده ننمودم. اين بزرگوار علاوه بر مقام فقاهت و عدالت از صفاي باطن، به طور شايسته برخوردار بودند و از اوائل نهضت اسلامي ايران از اشخاص پيشقدم در اين نهضت مقدس بودند فجزاه‏اللّه‏ عن الاسلام خيراً.

اينجانب به ملت محترم ايران به ويژه اهالي وفادار قم و حضرات علماي اعلام مدرسين معظم حوزه علميه قم تسليت عرض مي‏كنم و براي خاندان معظم ايشان و فاميل محترمشان خصوصاً حضرت حجة الاسلام آقاي حاج آقا مهدي حائري (اعزه اللّه‏) از خداوند تعالي طلب صبر جميل و اجر جزيل مي‏نمايم.

اميد است عنايت حضرت بقية اللّه‏ (روحي و ارواح العالمين لمقده الفداء) شامل حال همه آنان و همه ملت مسلمان باشد والسلام علي عباداللّه‏ الصالحين، 15 اسفند 64، برابر با 24 جمادي الثاني سال 1406 هـ .ق

روح اللّه‏ الموسوي الخميني.»

در همين تاريخ، پيام تسليتي از آية اللّه‏ سيد محمدرضا گلپايگاني هم به همين مضامين صادر گرديد و ابلاغ شد.29

* قطر = يعني اقليم، ناحيه.

*** وقع = ارزش.

** اصاغر طلاب يعني طلاب مبتدي و جديد.

1 ـ كتاب الخمس، حاج شيخ مرتضي حائري، تحقيق حاج شيخ محمد حسين امراللهي، ج اوّل، ص 6.

2 ـ در كتاب الخمس، آمده است: وي در سال 1322 هـ .ق به اراك رفت.

3 ـ آية اللّه‏ مؤسس مرحوم آقاي حاج شيخ عبدالكريم حائري1، علي كريمي جهرمي، ج اوّل، ص 56.

4 ـ مجله نور علم، ش مسلسل 11، ص 109.

5 ـ ر.ك: ريحانة الادب، محمد علي مدرس، ج 1، ص 66، آينه دانشوران، سيد عليرضا ريحان يزدي، ص 22، تاريخ اردكان، علي سپهري، ج 1، ص 213.

6 ـ آية اللّه‏ مؤسس، علي كريمي جهرمي، ص 54.

7 ـ همان، ص 128.

8 ـ همان، ص 128، كتاب الخمس، حاج آقا مرتضي حائري، ص 7 و زندگاني زعيم بزرگ عالم تشيع آية اللّه‏ بروجردي، علي دواني، ص 265.

9 ـ گفتگو با حجة الاسلام آميرزا محمد پيشوايي كه در حدود چهل سال در درس ايشان شركت نموده، با ايشان محشور بوده است.

10 ـ تُرك آباد، روستايي در 5 كيلومتري اردكان است.

11 ـ گفتگو با حجة‏الاسلام حاج شيخ محمد حسين امراللهي، مسؤول تحقيق و تنظيم و نشر آثار استاد، و آقاي پيشوايي.

12 ـ آية اللّه‏ مؤسس، جهرمي، ص 131 - 130.

13 ـ همان، و گفتگو با حجج اسلام، پيشوايي و امراللهي.

14 ـ همان.

15 ـ همان.

16 ـ همان.

17 ـ همان.

18 ـ همان.

19 ـ همان.

20 ـ آية اللّه‏ حاج شيخ حسين شب زنده‏دار نيز اين خواب را در درس اخلاقشان در فيضيه روز 17/8/69 از مرحوم حاج آقا مرتضي بيان كردند.

21 ـ زيراكس يادداشتهاي حاج آقا مرتضي، ص 32.

22 ـ مقصود، كتاب خصال شيخ صدوق(متوفاي 381 هـ .ق) است كه در آنجا آمده: قال الرضا (عليه السلام) من زارني علي بعد داري اتيته يوم القيامة في ثلاث مواطن حتي اخلصه من اهوالها: اذا تطايرت الكتب يمينا و شمالا و عند الصراط و عند الميزان. الخصال باب الثلاثه، ح 220.

23 ـ آية اللّه‏ مؤسس، جهرمي، ص 142 - 139 به نقل از مكتب اسلام سال 26، ش 2.

24 ـ آية اللّه‏ مؤسس، جهرمي، ص 153.

25 ـ بررسي و تحليلي از نهضت امام خميني در ايران، سيد حميد روحاني، ص 149.

26 ـ آية اللّه‏ مؤسس، جهرمي، ص 155، و بررسي و تحليلي از نهضت امام خميني در ايران، روحاني، ص 150.

27 ـ آية اللّه‏ مؤسس، جهرمي، ص 168.

28 ـ كتاب الخمس، ص 9 - 8، و آية اللّه‏ مؤسس، جهرمي، ص 134 - 133.

29 ـ آية اللّه‏ مؤسس، جهرمي، ص 169 - 168.

/ 1