عرفان اسلامی جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 4

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عمل ، هم‏چون درخت است و فكر ، هم چون ميوه درخت ؛ زيرا مى‏فرمايد :

مَنْ أَخْلَصَ لِلّهِ أَرْبَعينَ صَباحا ظَهَرَتْ يَنابيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِهِ[287] .

چون بنده‏اى چهل روز تمام امورش را براى حق خالص كند چشمه‏هاى حكمت از دلش بر زبانش ظاهر مى‏گردد .

پس معلوم شد كه حكمت ثمره عمل است ، اگر عمل باشد و ثمره نباشد معلوم شود كه آن عمل مى‏نمود اما در حقيقت عمل نبود چنان‏كه درم قلب به صورت درم مى‏نمايد و در حقيقت درم نيست .

آرى ، فكر علت عمل و عمل علت حكمت و حكمت علت حل تمام مشكلات اجتماعى ، اقتصادى ، سياسى ، مادى و معنوى است .

خداوند حكيم ، قرآن كريم را براى ساخته شدن فرد و جامعه حكيم نازل كرده و آن كس كه از فكر و عمل و حكمت بهره ندارد ، ارتباطى با خداوند و فيوضات حضرت او ندارد و چنين كسى نبايد توقع خير دنيا و آخرت داشته باشد كه سعادت دنيا و آخرت نصيب آن كسى است كه داراى فكر الهى و عمل اسلامى و حكمت ربانى باشد .

بى‏فكر ، دچار دنياى غلط مى‏شود ، دنيايى كه او را از تمام حقايق و معارف غافل كرده و به بدبختى و شقاوت مى‏كشد .

زندگى و حيات و دنيايى كه عامل رشد و كمال و بالا رفتن شخصيت انسان نباشد و آدمى در گرفتار بودن به آن دنيا از ياد حق و ذكر دوست غافل بماند پشيزى ارزش ندارد .

سلمة الاحمر مى‏گويد : بر هارون الرشيد وارد شدم ، او را در كنار كاخ ها و قصرها ديدم ، اين شعر را خواندم :

  • اما بيوتك فى الدنيا فواسعة فليت قبرك بعد الموت يتسع

  • فليت قبرك بعد الموت يتسع فليت قبرك بعد الموت يتسع

خانه هايت در دنيا وسيع است ، اى كاش بعد از مرگت نيز خانه قبرت وسيع باشد .

هارون گريه كرد و گفت : اى سلمه ! به نحو مختصر مرا موعظه كن . گفتم : اى هارون ! اگر در بيابانى خشك و بى آب و علف قرار بگيرى و تشنگى تو را تا سرحد مرگ ببرد ، با چه قيمتى حاضرى آب بخرى آن هم به اندازه يك شربت ؟ گفت : با نصف آنچه در اختيار دارم !

گفتم : اگر آب را به اين قيمت خريدى و خوردى ، ولى از تو دفع نشد و دچار مرض حبس البول شدى ، چه قيمت حاضرى بپردازى كه از اين رنج راحت شوى ؟

گفت : نصف ديگر ثروتم را ، گفتم : خدا لعنت كند دنيايى را كه به شربت آب و بولى از دست مى‏رود !!

/ 244