عرفان اسلامی جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 4

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين تهيدستان و حمّالان وِزر و وبال در عالم برزخ ، نگران اموال و ثروت بى‏كران خود هستند كه فعلاً به دست وارثان عيّاش افتاده و آنان با كمال بى‏رحمى به جان اندوخته‏هاى او افتاده و مشغول خرج كردن ثروت در راه شهوت و شكم و گناه و معصيت‏اند ! بيچاره در عالم برزخ ، آه از نهاد مى‏كشد و مى‏گويد :

تمام عمر گرانمايه را خرج به دست آوردن مال و انباشتن ثروت كردم و خود از آن لذتى نگرفته و اكنون محصول حمّالى و عملگى مرا ديگران صرف عيش و نوش مى‏كنند و من و زر و وبال آنان را به عنوان كمك كار به اهل معصيت به دوش مى‏كشم!!

و چه خوشبخت آن انسان‏هاى بيدار و بينايى كه اندكى از وقت را صرف به دست آوردن مال حلال به قدر احتياج مى‏كنند و بقيه وقت را براى اعتلاىِ روح كه كلمه حق است مصرف مى‏نمايند .

زبان حال اينان كه در صراط مستقيم حقند و سيرى جز سير الى اللّه ندارند و راهى جز راه خدا نمى‏شناسند و محبوبى جز حضرت اللّه انتخاب نكرده‏اند ، همان است كه عارف شاعر ، مولوى مى‏گويد :

  • بنماى رخ كه باغ و گُلستانم آرزوست اى آفتابِ حسن برون آ دمى ز ابر بشنيدم از هواى تو آواز طبل باز گفتى ز ناز بيش مرنجان مرا برو اين نان و آب چرخ چو سيلى است بى‏وفا يعقوب‏وار وا اسفاها همى زنم زين همرهان سست عناصر دلم گرفت جانم ملول گشت زفرعون و ظلم او آن نورِ روى موسىِ عمرانم آرزوست[2]

  • بگشاى لب كه قندِ فراوانم آرزوست كان چهره مشعشع تابانم آرزوست باز آمدم كه ساعدِ سلطانم آرزوست آن گفتنت كه بيش مرنجانم آرزوست من ماهيم ، نهنگم ، عُمّانم آرزوست ديدار خوب يوسفِ كنعانم آرزوست شيرِ خدا و رستمِ دستانم آرزوست آن نورِ روى موسىِ عمرانم آرزوست[2] آن نورِ روى موسىِ عمرانم آرزوست[2]

جسمى كه دو روز ديگر با يك كفن مى‏خواهد در جايى تنگ و تاريك و در خانه وحشت منزل بگيرد و خوراك موران و ماران گردد ، چه ارزشى دارد كه خارج از حدود مقررات الهى براى او كار كرد ؟

منزلى در حد نياز ، خوراكى براى به دست آوردن توان و قدرت ، لباسى براى پوشيدن در زمستان و تابستان و محل كسبى براى اداى حقوق جسم و اهل و عيال و خرج كردن در راه خير براى انسان كافى است .

/ 244