مدح روايات - عرفان اسلامی جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 4

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از بهر آن كه هركه چيزى دوست دارد ذكر آن بسيار كند :

مَنْ أَحَبَّ شَيْئا أَكْثَرَ ذِكْرَهُ[77] ؛ اَنَا جَليسُ مَنْ ذَكَرَنى[78] ؛ لا يَسَعُنى أَرْضى وَلا سَمائى وَوَسَعَنى قَلْبُ عَبْدِىَ الْمُؤْمِنِ[79] ؛

آسمان با او چه معرفت دارد كه حامل او باشد و زمين با او چه قربت دارد كه موضع او بود ؟!

قلب مؤمن هم مونس اوست و هم محب اوست و هم موضع اسرار اوست :

قَلْبُ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرحمن[80] ؛

هركه طواف قلب كند مقصود يافته و هركه راه دل غلط و گم كند ، چنان دور افتاده كه هرگز خود را باز نيابد .

عارفى بيدار ، شبى در ابتداى حالت و راه به حضرت دوست عرضه داشت :

الهى ! راه به تو چگونه است ؟ جواب آمد «به الهام قلبى» .

إِرْفَعْ نَفْسَكَ مِنَ الطَّريقِ فَقَدْ وَصَلْتَ ؛

تو ز راه برخيز كه رسيدى ، چون به مطلوب رسيدى طلب نيز حجاب راه بود ، تركش واجب باشد .

  • گفتم ملكا تو را كجا جويم من گفتا كه مرا مجو به عرش و به سما نزد دل خود ، كه نزد دل پويم من[81]

  • وز خلعت تو وصف كجا گويم من نزد دل خود ، كه نزد دل پويم من[81] نزد دل خود ، كه نزد دل پويم من[81]

مدح روايات

در مدح و تعريف اشتغال به عيوب خود ، روايات بسيار مهمى از اولياى الهى و واصلان كامل و عارفان عاشق يعنى نبىّ اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و ائمه طاهرين عليهم‏السلام رسيده كه اشاره به بعضى از آن‏ها لازم است :

قالَ اميرالمؤمنين عليه‏السلام فى بَعْضِ خُطَبِهِ : يا أَيُّها النّاسُ طُوبى لِمَنْ شَغَلَهُ عَيْبُهُ عَنْ عُيُوبِ النّاسِ وَطُوبى لِمَنْ لَزِمَ بَيْتَهُ وَأَكَلَ قُوتَهُ وَاشْتَغَلَ لِطاعَةِ رَبِّهِ وَبَكى عَلى خَطيئَتِهِ فَكانَ مِنْ نَفْسِهِ فى شُغْلٍ وَالنّاسُ مِنْهُ فى راحَةٍ[82] ؛ اميرالمؤمنين عليه‏السلام در بعضى از خطبه‏هايش فرمود : اى مردم ! خوشا به حال كسى كه در رفع عيب خودش از عيب جويى نسبت به مردم باز ماند و خوشا به حال كسى كه ملتزم خانه‏اش شد و قوت و غذاى خود را خورد و به طاعت خداوندش مشغول و بر گناهش گريست ، پس مشغول خود شد و مردم از او راحت بودند .

وَقالَ عليه‏السلام لاِبْنِهِ الْحُسَيْنِ : أَىْ بُنَىَّ إِنَّهُ مَنْ أَبْصَرَ عَيْبَ نَفْسِهِ شَغَلَ عَنْ عَيْبِ غَيْرِهِ[83] ؛

/ 244