در « شرح مصطفوى » آمده :صفت حلم در مقابل غضب است و در اثر صبر تواضع و خضوع حاصل مىشود و خضوع و فروتنى حاصل نمىگردد مگر پس از تحقق حقيقت توحيد و معرفت به عظمت و جلال و قدرت پروردگار متعال و چون انسان ، خداوند توانا را مؤثر و محيط و حاكم مطلق و سلطان حقيقى بر همه موجودات ديد ، قهراً از خودبينى و خودپسندى و خودخواهى دور گشته و پيوسته با حالت بندگى و خضوع و خشوع و اطاعت و ذلت و تسليم و تفويض و رضا و صبر زندگى خواهد كرد ، اين است كه در روايات شريفه علم توام با حلم ذكر مىشود ، يعنى علمى كه توام با خضوع و خشوع بوده و از خودپسندى و خودخواهى و خودبينى دور باشد . [ ومَنْ لا يَصْبِرْ عَلى جَفاءِ الْخَلْقِ لا يَصِلْ اِلى رِضَى اللّه تَعالى لاَِنَّ رِضَى اللّهِ تَعالى مَشُوبٌ بِجَفاءِ الْخَلْقِ . وَحُكِىَ أنْ رَجُلاً قالَ لِلْأحْنَفِ بْنِ قَيْسٍ : ايّاكَ اَعْنى ، قالَ : أنَا عَنْكَ أحْلَمُ . قالَ النّبىُّ صلىاللهعليهوآله : بُعِثْتُ لِلْحِلْمِ مَرْكَزاً وَلِلْعِلْمِ مَعْدِناً وَلِلصَّبْرِ مَسْكَناً بُعِثْتُ لاُِتَمِّمَ مَكارِمَ الاَْخْلاقِ ، صَدَقَ رَسُولُ اللّهِ صلىاللهعليهوآله : وَحَقيقَةُ الْحِلْمِ أنْ تَعْفُوَ عَمَّنْ اَساءَ اِلَيْكَ وَخالَفَكَ وَاَنْتَ الْقادِرُ عَلىَ الاِْنتِقامِ مِنْهُ كَما وَرَدَ فى الدُّعاء : اِلهى اَنْتَ اَوْسَعُ فَضْلاً وَاَوْسَعُ حِلْماً مِنْ اَنْ تُواخِذَنى بِعَمَلى وَتَسْتَذِلَّنى بِخَطيئَتى ] حضرت صادق عليهالسلام در پايان روايت مىفرمايد :آن كس كه صبر و تحمل بر جفا و آزار مردم نكند ، به رضاى پروردگار نايل نشود ؛ زيرا خشنودى حق آميخته و توام با جفاى خلق است .حكايت شده كه :مردى با احنف بن قيس درشتى كرد و گفت : منظورم تويى ، احنف در پاسخ گفت : من در برابر تو و حرفهاى زشت بردبارى نشان مىدهم .رسول خدا صلىاللهعليهوآله فرمود :برانگيخته شدهام و براى بردبارى مركز و مركبم و براى دانش معدنم و مسكن و محل صبرم . و حقيقت حلم اين است كه از كسى كه در حق تو بدى كرده درگذرى در حالى كه قدرت بر انتقام دارى ، چنان كه در دعا وارد شده :خدايا ! فضل تو وسيعتر و حلم تو برتر از آن است كه به سبب سوء عمل مرا مؤاخذه كنى و به خطاى من مرا خوار و ذليل نمايى .