سيماى مؤمنان و متواضعان - عرفان اسلامی جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 10

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

[ وَالتَّواضُعُ ما يَكُونُ فِى اللّه‏ِ وَللّه‏ِِ ، وَمَا سِواهُ فَكِبْرٌ ، وَمَنْ تَواضَعَ للّه‏ِِ شَرَّفَهُ اللّه‏ُ عَلى كَثيرٍ مِنْ عِبادِهِ ، وَلاَِهْلِ التَّواضُعِ سيماءٌ يَعْرِفُها اَهْلُ السَّمآءِ مِنَ الْمَلائِكَةِ ، وَاَهْلُ الاَْرْضِ مِنَ العارِفينَ ، قالَ اللّه‏ُ تَعالى : وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيَماهُمْ [359] ]

امام صادق عليه‏السلام در دنباله روايت باب تواضع مى‏فرمايند :

اگر براى تواضع ، اين صفت عالى ملكوتى و اين حالت پر قيمت روانى زبانى بود كه خلق خدا حرف آن زبان را مى‏فهميدند ، هر آينه از بسيارى از حقايق و مخفيات عواقب كه در كمون تواضع نهفته است خبر مى‏داد و مى‏گفت : در تواضع چه فوايد عظيم و منافع كثيرى است و چگونه مى‏توان با اين صفت نورانى به تحصيل رضاى خدا برخاست و نفس را به كمال و رشد كشيد و ابواب جنت را به روى انسان گشود و درهاى دوزخ را به روى آدمى بست !

سيماى مؤمنان و متواضعان

تواضع آن است كه براى خدا و در راه خدا باشد و هر چه غير اين است عين كبر و سرگردانى است .

براى اهل تواضع سيما و نورانيّتى است كه اهل آسمان از فرشتگان و اهل زمين از عرفا و حكما و اوليا و بيداران به وسيله آن نور و سيما آنان را مى‏شناسند .

حقيقت اين است كه صفات حميده و اوصاف پسنديده و ملكات فاضله چون ريشه در ملكوت عالم دارد و سايه‏اى از درخت طوبى و اسما و صفات الهى است جز نور و روشنايى و جز حق و واقعيت چيزى نيست كه اين معنا به وسيله آيات الهى و معارف ملكوتى اعلام شده و توسّط فلاسفه موحّد و عرفاى عاشق و اولياى الهى و كاملان از اصفيا به اثبات رسيده ، در سوره مباركه انعام مى‏خوانيم :

أَوَمَن كَانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُوراً يَمْشِى بِهِ فِى النَّاسِ كَمَن مَثَلُهُ فِى الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَاكَانُوا يَعْمَلُونَ [360] .

آيا كسى كه [ از نظر عقلى و روحى ]مرده بود و ما او را [ به وسيله هدايت و ايمان ] زنده كرديم ، و براى وى نورى قرار داديم تا در پرتو آن در ميان مردم [ به درستى و سلامت ] حركت كند ، مانند كسى است كه در تاريكى‏ها [ ىِ جهل و گمراهى ] است و از آن بيرون شدنى نيست ؟ ! اين گونه براى كافران [ به خاطر لجاجت و عنادشان ] آنچه انجام مى‏دادند ، آراسته شد [ تا گمان كنند اعمالى را كه انجام مى‏دهند نيكوست . ]

البته اين نورى كه در آيه شريفه است به توضيح روايات و تفسير اهل حال عبارت از ايمان و معرفت و اخلاق حسنه و عمل صالح است كه همه به انسان حيات معنوى مى‏دهد و آدمى را از سياه چال مرگ روحى و موت نفسى و قلبى در مى‏آورد و چون در باطن انسان تابيدن گرفت از شدّت تابش سر از ظاهر آدمى درآورده و خود را در چهره و حركات انسان مى‏نماياند ، آن وقت است كه فرشتگان در آسمان و اوليا در زمين توسّط اين نور ، آدمى را شناخته و باطن و ظاهر انسان را به رنگ ملكوت مشاهده مى‏كنند ، اين نور بنا به فرموده قرآن و روايات ، پس از مرگ تجلّى فوق‏العاده‏تر پيدا مى‏كند و در برزخ و قيامت مونس و معرف انسان مى‏گردد ، تا جايى كه ملائكه و جن و انس در روز قيامت آدمى را غرق در اين نور مشاهده مى‏كنند .

/ 215