عالم حقيقى و دانشمند واقعى كسى است كه كردارش به علم او گواهى دهد ، عملش نيكو و شغلش پسنديده و محمود باشد ، تقوا و پرهيزش از حرام و گناه باطنى و ظاهرى مصدِّق علم و معرفتش گردد .نه اين كه زبان و گفتارش و مناظره و بحثش و در مناقشات علمى ديگران پريدنش و ادعاى ناخالصش گواه علم او گردد كه اين امور گواه ظلمت و تاريكى است نه شاهد نور و روشنايى !امام صادق عليهالسلام مىفرمايند :در گذشته از زمان ، آنان كه آراسته به عقل و عبادت و حيا و خشيت بودند به دنبال علم دين مىرفتند ، ولى در اين زمان طالبان علم از اين اوصاف حميده و صفات پسنديده خالى و عارى هستند . [ وَالْمُعَلِّمُ يَحْتاجُ اِلى عَقْلٍ وَرِفْقٍ وَشَفَقَةٍ وَنُصْحٍ وَحِلْمٍ وَصَبْرٍ وَبَذْلٍ . وَالْمُتَّعَلِّمُ يَحْتاجُ اِلى رَغْبَةٍ وَاِرادَةٍ وَفَراغٍ وَنُسُكٍ وَخَشْيَةٍ وَحِفْظٍ وَحَزْمٍ ]
اوصاف معلّم و متعلّم
در دنباله روايت حضرت صادق عليهالسلام به اوصاف معلّم و شاگرد اشاره مىكنند و مىفرمايند :
اوصاف معلّم
معلم بايد داراى اوصاف و امتيازاتى باشد كه استفاده از دانش او به وجه اكمل و به نحو اتم ميسّر گردد :داراى عقل ورزيده و فكر پسنديده و انديشه سالم باشد و يقين عقلى بر علمش سايه داشته تا بتواند آنچه را به شاگرد منتقل مىكند ، از شك و وهم و ظنّ و گمان پاك باشد .همراه با ملاطفت و رفق و مدارا و نرمى و شفقت و ملايمت و بردبارى بوده ، تا اگر متعلّم در تحقيق مسئله پافشارى ورزد از غيظ و خشم در امان باشد .تعليمش از اغراض فاسده و ريا و خودنمايى دور بوده ، اخلاص در عمل را مراعات نمايد . كمال بردبارى و صبر را در درس دادن و برخورد به شاگرد مراعات كند .از بذل و بخشش دانش به آنان كه مستعد آموزش واقعيتها هستند دريغ نكند و سعى نمايد بخل به او راه پيدا نكند و پنجه در دينش نيندازد .
اوصاف متعلّم
متعلّم نيز بايد داراى اوصاف زير باشد ، تا به درجات عاليه نايل گردد و از فيوضات ربانيه سرمست شود :اراده قوى داشتن ، به طورى كه اگر از آسمان سنگ ببارد سر از درس خواندن و مطالعه و مباحثه برندارد و كارى و شغلى مانع از تحصيل او نگردد .خود را فارغ و يك جهته كردن براى تحصيل .