از ابوالقاسم قشيرى نقل شده :در باديه زنى را تنها ديدم . گفتم : كيستى ؟ جواب داد : وَقُلْ سَلاَمٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ [54] .بنابراين از آنان روى بگردان و سلام جدايى [ را به آنان ] بگو ، پس [سرانجام شقاوت بار خود و نتيجه كفر و عنادشان را ] خواهند دانست . از قرائت آيه فهميدم كه مىگويد : اول سلام كن سپس سؤال كن كه سلام علامت ادب و وظيفه وارد بر مورود است .به او سلام كردم و گفتم : در اين بيابان آن هم با تن تنها چه مىكنى ؟ پاسخ داد : مَن يَهْدِ اللّهُ فَمَا لَهُ مِن مُضِلٍّ [55] .و هر كه را خدا هدايت كند ، او را هيچ گمراهكنندهاى نخواهد بود . از آيه شريفه دانستم راه را گم كرده ولى براى يافتن مقصد به حضرت حق جلّ و علا اميدوار است .گفتم : جنّى يا آدم ؟ جواب داد : يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ [56] .اى فرزندان آدم ! [ هنگام هر نماز و ] در هر مسجدى ، آرايش و زينتِ [ مادى و معنوى خود را متناسب با آن عمل و مكان ] همراه خود برگيريد . از قرائت اين آيه درك كردم كه از آدميان است .گفتم : از كجا مىآيى ؟ پاسخ داد : يُنَادَوْنَ مِن مَكَانٍ بَعِيدٍ [57] .اينانند كه [ گويى ] از جايى دور ندايشان مىدهند . از خواندن اين آيه پى بردم كه از راه دور مىآيد .گفتم : كجا مىروى ؟ جواب داد : وَلِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً[58] .