ز غفلت تو تو را صد حجاب در پيش است بسى كتاب بخواندى كتاب خويش بخوان حساب كرده خود كن حساب در چه كنى عذاب روح مكن بهر مال دنيى دون ز بهر آنچه ز پس ماندت چه مىسوزى زمانى ار نكنى خواب در دل شبها شود كه در لحدت وقت خواب در پيش است صفاى چهره جان را نقاب در پيش است ز كردههاى تو جان را كتاب در پيش است كه ماند از پس و روز حساب در پيش است عذاب قبر و سؤال و جواب در پيش است زمين حشر و تف آفتاب در پيش است شود كه در لحدت وقت خواب در پيش است شود كه در لحدت وقت خواب در پيش است
استحقاق مدح و ذمّ
هرگاه كسى مستحق مذمّت باشد و قدرت بر تحقّق علل حقيقى مدح براى خود نداشته باشد ، چه اميد مدح از او توان داشت و چرا بايد از مذمّتش ترسيد كه هر مدّاحى جز خدا و انبيا و ائمه عليهمالسلام بر مدح و ذمّشان هيچ اعتبارى نيست ، از اين جهت بايد مدح و ذم اشخاص براى انسان فرقى نكند و تعريف و تكذيبشان براى آدمى مساوى باشد . [ وَاجْعَلَ وَجْهَ مَدْحِكَ وَذَمِّكَ واحِدًا وَقِفْ فى مَقامٍ تَغْتَنِمُ فيهِ مَدْحَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ لَكَ وَرَضاهُ ، فَاِنَّ الْخَلْقَ خُلِقوا مِنَ الْعَجْزِ مِنْ ماءٍ مَهينٍ فَلَيْسَ لَهُمْ اِلاّ ما سَعَوْا ، قالَ اللّهُ عَزَّمِنْ قائِلٍ :وَأَن لَّيْسَ لِلاْءِنسَانِ إِلاَّ مَا سَعَى [86] . وَلاَ يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ ضَرّاً وَلاَ نَفْعاً وَلاَ يَمْلِكُونَ مَوْتاً وَلاَ حَيَاةً وَلاَ نُشُوراً [87] ]