ديگر از آفات مجادله غير احسن ، حقد و كينه توزى است كه خود بازده و زاده غضب است ، چون انسان وقتى خشم خود را به دل مىگيرد مسلماً قادر بر تشفّى قلب نخواهد بود ، لذا اين حالت در درون او نفوذ كرده وآنجا پايدار و محفوظ مىماند وبالاخره سر از حقد و كينه بر مىآورد .بنابراين اين حقد و كينه توزى ، ثمره تلخ وميوه ناباب خشم وغضب است كه امور زشت وحالات ناپسنديده را براى انسان به ارمغان مىآورد كه اين امور عبارتند از : حسد ، ناسزاگويى در برابر حوادث ناخوشايند ، عزلت و كنارهجويى از مردم ، بريدن از خويشاوندان و نزديكان ، سخنهاى ناروا و نامشروع از قبيل : دروغ ، غيبت ، افشاى اسرار مردم ، پردهدرى ، نقل مطالب استهزاآميز و آزار رساندن با زبان و كردار . تمام اين حالات و رفتار ، درجه و پايه ايمانى انسان را به انحطاط و سقوط مىكشاند و بين انسان و فضل و عنايت حق فاصله مىاندازد .افراد كينهتوز در صورتى كه قادر به مجازات طرف مجادله خود باشند مىتوانند سه حالت را پيش بگيرند :1 ـ حق طرف خود را بدون كم و كاست و به طور كامل ادا نمايند كه اين عين عدل و عدالت خواهى است .2 ـ نسبت به او از طريق عفو و گذشت احسان كنند كه چنين كارى تفضل است .3 ـ ناروا عمل كنند و به وى ظلم و ستم نمايند كه چنين برنامهاى جور است .رفتار سوم شيوه اراذل و اوباش و فرومايگان است ، رفتار دوم راه و رسم صديقان است و رفتار اوّل اوج پايه و درجه مردمان صالح و پسنديده است .