4 ـ حقد و كينه توزى - عرفان اسلامی جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 10

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ [115] .

[ ياد كن ]هنگامى را كه كافران [ پس از قرارداد صلح حديبيه ]دل هايشان را از تعصّب و خشم شديد جاهلى آكنده كردند ، پس خدا هم آرامشش را بر پيامبرش و مؤمنان نازل كرد .

كفار به خاطر عصبيت كه بازدهش خشم است مورد نكوهش حقّ و مؤمنان به خاطر آرامشى كه حق به آنان مرحمت فرموده مورد ستايش قرار دارند .

يكى از انبيا به كسانى كه با او مصاحبت داشتند فرمود :

چه كسى با من پيمان مى‏بندد كه خشمگين نشود ، تا بدين وسيله از لحاظ مقام و مرتبت نبوت با من هم طراز گردد و پس از من جانشينم باشد ؟

يكى از جوانان مجلس گفت : من چنين تعهدى را قبول مى‏كنم ، سپس آن پيامبر سخن و پيشنهاد خود را تكرار كرد ، باز هم آن جوان گفت : من اين مسؤوليّت انسانى را به عهده مى‏گيرم و او عملاً نسبت به تعهدش وفادار ماند ، وقتى آن پيامبر از دنيا رفت ، جوان مذكور به مقام و مرتبت او نايل شد و آن جوان همان ذوالكفل نبى است كه متكفل و متعهد شد غضب نكند و به تعهدش نيز وفادار ماند .

4 ـ حقد و كينه توزى

ديگر از آفات مجادله غير احسن ، حقد و كينه توزى است كه خود بازده و زاده غضب است ، چون انسان وقتى خشم خود را به دل مى‏گيرد مسلماً قادر بر تشفّى قلب نخواهد بود ، لذا اين حالت در درون او نفوذ كرده وآنجا پايدار و محفوظ مى‏ماند وبالاخره سر از حقد و كينه بر مى‏آورد .

بنابراين اين حقد و كينه توزى ، ثمره تلخ وميوه ناباب خشم وغضب است كه امور زشت وحالات ناپسنديده را براى انسان به ارمغان مى‏آورد كه اين امور عبارتند از : حسد ، ناسزاگويى در برابر حوادث ناخوشايند ، عزلت و كناره‏جويى از مردم ، بريدن از خويشاوندان و نزديكان ، سخن‏هاى ناروا و نامشروع از قبيل : دروغ ، غيبت ، افشاى اسرار مردم ، پرده‏درى ، نقل مطالب استهزاآميز و آزار رساندن با زبان و كردار .

تمام اين حالات و رفتار ، درجه و پايه ايمانى انسان را به انحطاط و سقوط مى‏كشاند و بين انسان و فضل و عنايت حق فاصله مى‏اندازد .

افراد كينه‏توز در صورتى كه قادر به مجازات طرف مجادله خود باشند مى‏توانند سه حالت را پيش بگيرند :

1 ـ حق طرف خود را بدون كم و كاست و به طور كامل ادا نمايند كه اين عين عدل و عدالت خواهى است .

2 ـ نسبت به او از طريق عفو و گذشت احسان كنند كه چنين كارى تفضل است .

3 ـ ناروا عمل كنند و به وى ظلم و ستم نمايند كه چنين برنامه‏اى جور است .

رفتار سوم شيوه اراذل و اوباش و فرومايگان است ، رفتار دوم راه و رسم صديقان است و رفتار اوّل اوج پايه و درجه مردمان صالح و پسنديده است .

/ 215