10 ـ كنش‏ها و واكنش‏ها در اندوه ديگران - عرفان اسلامی جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 10

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و [ در امورى كه مردم پنهان ماندنش را خواهانند ]تفحص و پى‏جويى نكنيد .

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود :

اى مؤمنان كه زبان شما گوياى ايمان است ، ولى در قلب شما نفوذ نكرده است !

از عيوب و زشتى‏ها و طرز زندگانى مردم كاوش نكنيد ، اگر كسى درصدد پى‏جويى از عيوب و خرده‏هاى ديگران برآيد ، خداوند متعال نيز خرده‏ها و نواقص او را پى‏جويى مى‏كند و كسى كه خداوند در صدد كنجكاوى عيوب وى برآيد ، او را حتى در دل خانه‏اش رسوا مى‏كند[127] .

از امام صادق عليه‏السلام است :

علّت و عاملى كه بيش از هر عامل ديگر ، انسان را از خداوند متعال دور مى‏سازد اين است كه كسى با فردى ديگر طرح الفت و برادرى بندد و درصدد آن باشد كه لغزش‏هايش را ذخيره كند تا در روز و فرصت مناسبى به وسيله آن‏ها وى را مورد ملامت و سرزنش قرار دهد و شخصيت او را درهم بريزد و آبروى او را از ميان بردارد[128] .

اميرالمؤمنين عليه‏السلام در طى سخنانى فرمود :

رفتار برادر ايمانى خود را به نيكوترين وجه حمل كن ، مگر آن كه دليل قاطعى برخلاف توجيه خداپسندانه تو برايت پديدار گردد و تا آنجا كه مى‏توانى براى سخنِ بظاهر نادرست برادر دينى خود در جهت خير و خوبى توجيه نيكويى به دست آورى ، نسبت به آن گفتار گمان بد مبر[129] .

10 ـ كنش‏ها و واكنش‏ها در اندوه ديگران

مجادله كننده در غير حق با بيچارگى و بدبختى ديگران احساس شادى مى‏كند و از خوشى و سعادت آن‏ها رنجور و اندوهگين مى‏گردد .

اگر يك مسلمان نسبت به برادر ايمانى خود ، دوستدار و خواهان حالت و كيفيتى نباشد كه خود احساس علاقه به آن مى‏نمايد ، چنين مسلمانى از لحاظ ايمانى دچار نقص و گرفتار كمبود بوده و از خُلق و خوى و راه و رسم اهل دين سخت به دور است .

اين حالت را غالباً در افرادى مى‏بينيم كه اشتياق و علاقه به اسكات و كوباندن همگان و اظهار فضل بر برادران ايمانى بر قلبشان چيره شده است .

در احاديث متعدد و بى شمارى مى‏بينيم كه هر فرد مسلمان نسبت به فرد مسلمان ديگر داراى حقوق و وظايفى است كه اگر نسبت به هر يك از آن‏ها اهمال و كوتاهى كند و آن حق را ادا ننمايد ، از حدود و مرزهاى ولايت و دوستى خداوند متعال و طاعت او تجاوز كرده است .

شيخ كلينى در « الكافى » از معلّى بن خنيس از حضرت صادق عليه‏السلامروايت مى‏كند :

معلى مى‏گويد : به حضرت عرضه داشتم : يك فرد مسلمان نسبت به فرد ديگر چه حقّى دارد ؟

فرمود :

هر يك نسبت به ديگرى داراى حقوق هفت گانه‏اى است كه واجب و حتمى‏الاجرا است و اين حقوق از نظر ضرورت اجرا در حدّى قرار دارد كه اگر نسبت به هر يك از آن‏ها اجحاف كند و در اداى آن سهل انگارى نمايد از حوزه ولايت خداوند بيرون است.

عرضه داشتم : چه چيزهايى اين حقوق هفتگانه را تشكيل مى‏دهد ؟

/ 215